سال به پایان رسید و حقوق معلمان به طور کامل پرداخت نشد. به طور طبیعی(!) نوبت به "کی بود کی بود من نبودم" رسید.
آموزش و پرورش، تقصیر را به گردن سازمان برنامه و بودجه انداخت و سازمان نیز اعلام کرد که کوتاهی از وزارتخانه بوده که لیست حقوق را بارگذاری نکرده است.
چند ساعت بعد، وزارت آموزش و پرورش تصمیم گرفت مشکل را به گردن نرم افزار بیندازد و طی اطلاعیه ای اعلام کرد: اشکال در پرداخت حقوق اسفندماه به دلیل خطای نرم افزاری بوده و مابه التفاوت حقوقهای واریزی پرداخت خواهد شد.
در این میان، رئیس جمهور که دید موضوع جدی و ملی است به معاون اول خود دستور داد که قضیه را بررسی و مقصر را مشخص کند.
معاون اول نیز بعد از بررسی موضوع به رئیس جمهور نوشت: پس از برگزاری جلسات متعدد با دستگاههای اجرایی و نظارتی و بررسی اسناد و مدارک و توضیحات دستاندرکاران مشخص شد کوتاهی و نحوه اقدام وزارت آموزش و پرورش علت اصلی بروز مشکل بوده است.
بعد از این بود که آموزش و پرورش تقصیر را به گردن گرفت و اطلاعیه داد: قصور منجر به تأخیر و نحوه پرداخت بهموقع حقوق اسفند ماه فرهنگیان محترم، متوجه معاونت برنامهریزی و توسعه منابع، دفتر برنامه و بودجه و اداره کل مالی تشخیص داده شد، که بدون تردید برخورد قانونی برابر با ضوابط به عمل خواهد آمد.
این کلیت ماجرا بود. این که به لحاظ فنی و حقوقی چه رخ داده و مقصر کدام فرد حقیقی یا حقوقی بوده موضوعی است که لابد رسیدگی خواهد شد.
اما آنچه از همه این ها مهم تر است و بدان پرداخته نمی شود، دروغگویی آشکار بدون هیچ حیا و خجالت است که متاسفانه عادی هم شده است.
دروغ قبیح است ولی وقتی از سوی وزارتخانه ای که متولی تعلیم و تربیت نسل آینده کشور است صادر می شود، وقیح نیز می شود.
این که با افرادی به دلیل کوتاهی در انجام وظایف قانونی برخورد شود، کار درستی است اما مهم تر و واجب تر از آن، برخورد با دروغگویانی است که در نهاد تعلیم و تربیت جاخوش کرده اند و در این ماجرا، به دهها میلیون نفر دروغ گفتند. اطلاعیه آموزش و پرورش در 29 اسفند را به خاطر بیاورید که چگونه در کمال خونسردی گفتند یک خطای نرم افزاری بوده است! به یاد بیاورید که آن ایام به نماینده ارومیه که پیگیر ماجرا از مسوولان آموزش و پرورش بود گفته بودند سازمان برنامه و بودجه کارشکنی کرده است.
دروغ سرطان هر سیستمی است و وای به روزی که متاستاز کند و به نهاد تعلیم و تربیت کشور هم برسد.
با متخلفان این ماجرا حتما باید برخورد شوذ ولی مهم تر از آنها، دروغگویانی که در این مدت به معلمان و همه مردم ایران دروغ گفتند باید مجازات شوند و کمترین مجازات کذّاب ها این است که از عرصه آموزش و پرورش بیرون انداخته شوند.
کسی که دروغ می گوید شایستگی ندارد حتی فراش یک مدرسه هم شود چه رسد به این که پست های مدیریتی وزارت آموزش و پرورش را غضب کند.
بعد از تحریر 1 :
هنوز هم در مدارس یاد می دهند "دروغگو دشمن خداست"؟
بعد از تحریر 2 :
دروغ، کاش فقط همین یک مورد بود!