جوانی که 11سال قبل در جریان درگیری با دوستش بر سر یک گوشی موبایل مادر او را به قتل رسانده بود، در شرایطی که حکم قصاصش قطعی شده و در یک قدمی چوبه دار قرار داشت توسط اولیای دم بخشیده و از زندان آزاد شد.
این جنایت اواسط سال90 در شهرستان حاجیآباد واقع در استان هرمزگان اتفاق افتاد. ماجرا از این قرار بود که 2 پسر جوان که دوستان صمیمی بودند در کوچه یک گوشی موبایل پیدا کردند و همین موضوع آغاز اختلاف آنها بود. هر کدام ادعا میکردند که مالک گوشی هستند و هیچکدام حاضر نبودند از خواستهشان کوتاه بیایند و همین موضوع باعث شد دوستی آنها بههم بخورد. آنها سر گوشی موبایل با هم درگیری و زد و خورد کردند و در نهایت این درگیری به خانوادههای آنها هم کشیده شد. اوج این درگیریها زمانی بود که یکی از پسران جوان با چند نفر دیگر از اعضای خانوادهاش ازجمله مادرش سراغ دوستش رفتند و با آنها درگیر شدند اما در جریان این درگیری دسته جمعی ضربه چوبی به سر مادر وی اصابت کرد و همین ضربه برای مرگ او کافی بود.
بهدنبال این درگیری مرگبار، پسر جوان که ضربه چوب را زده بود به اتهام قتل دستگیر شد. او که هنوز باورش نمیشد مرتکب قتل شده است مدعی شد که هیچ نیتی برای قتل نداشته و ناخواسته مرتکب این کار شده است. با وجود این تحقیقات در اینباره ادامه پیدا کرد و پرونده اتهامیاش با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان هرمزگان فرستاده شد. در جلسه محاکمه ابتدا اولیای دم که 3پسر و 5دختر مقتول هستند یک به یک در جایگاه ایستادند و برای متهم به قتل درخواست حکم قصاص کردند. یکی از آنها همان دوست صمیمی متهم بود. او گفت: فکرش را هم نمیکردم که دوستم بهخاطر یک گوشی موبایل دست به چنین کاری بزند و مادرم را از من بگیرد. به همین دلیل خواسته من و اعضای خانوادهام قصاص است.
در ادامه این جلسه قاضی اتهام قتل عمد را به متهم تفهیم کرد و از او خواست به دفاع از خودش بپردازد. پسر جوان که صدایش میلرزید گفت: قبول دارم که خطای بزرگی مرتکب شدهام اما باور کنید این حادثه ناخواسته اتفاق افتاد. او ادامه داد: یک روز با دوستم از یک کوچه رد میشدیم که یک گوشی موبایل روی زمین پیدا کردیم. اول او گوشی را دید و من آن را برداشتم. هرچند گوشیای که پیدا کرده بودیم معمولی و ارزان قیمت بود اما هر دو میخواستیم که صاحب گوشی باشیم. به همین دلیل چشمانمان را روی رفاقتمان بستیم و بر سر یک گوشی درگیر شدیم.
متهم به قتل در ادامه گفت: خانوادههایمان چند روز بعد ما را آشتی دادند اما این ماجرا باز هم ادامه پیدا کرد تا اینکه روز حادثه دوستم با چند نفر دیگر از جمله مادرش جلوی خانهمان آمدند و درگیری بالا گرفت. من با چوبی که در دست داشتم ناخواسته ضربهای به سر مادر او زدم و باعث مرگش شدم اما ضربهای که زدم عمدی نبود و بیهدف بود.
بهدنبال دفاعیات متهم، قضات دادگاه وارد شور شدند و پسر جوان را گناهکار تشخیص داده و او را به قصاص محکوم کردند. با وجود اعتراض متهم به این رأی و ارسال پرونده به دیوان عالی کشور اما مدتی بعد حکم قصاص تأیید و آماده اجرا شد.
حکم قصاص در شرایطی قطعی شده بود که بهدلیل مرد بودن قاتل و زن بودن مقتول، اولیای دم برای اجرای حکم باید تفاضل دیه قاتل را به قاتل پرداخت میکردند. به همین دلیل اجرای حکم برای مدتی به تعویق افتاد. این شرایط بیش از 11سال طول کشید و پسر جوان که هنگام وقوع قتل 20سال داشت به 31سالگی رسید. در این بین اما مسئولان زندان بندرعباس و شورای حل اختلاف زندان که در این مدت شاهد تغییر رفتار جوان محکوم به قصاص بودند و به این نتیجه رسیدند که او تنبیه شده تلاش کردند تا رضایت اولیای دم را جلب کنند. آنها چندین مرتبه با اولیای دم جلسه گذاشتند اما آنها حاضر به بخشش نبودند. این جلسات بارها ادامه پیدا کرد تا اینکه آنها برای صرفنظر از اجرای حکم قصاص حاضر به دریافت دیه شدند. کوتاه آمدن اولیای دم از اجرای حکم قصاص در حالی بود که جوان محکوم به قصاص و خانوادهاش توانایی پرداخت دیه را هم نداشتند. در این بین چند خیر وارد پرونده شدند و وقتی دیه فراهم شد اولیای دم نیز پس از 11سال قاتل مادرشان را بخشیدند.
کاظم شاهرخنیا، عضو شورای حل اختلاف زندان بندرعباس که نقش مهمی در جلب رضایت اولیای دم داشت در اینباره به همشهری میگوید: تلاش برای بخشش این جوان از حدود 7سال قبل شروع شد اما اولیای دم راضی به بخشش نمیشدند. با این حال من و همکارانم بهخصوص آقای مصطفی کیشانی فراهانی، مدیرکل زندانهای هرمزگان و خانم الهام پوردهقان، معاون دادستان هرمزگان در اجرای احکام تلاش زیادی در اینباره انجام دادیم تا اینکه اولیای دم راضی به پرداخت دیه شدند.
او در ادامه گفت: چون جوان زندانی و خانوادهاش هیچ پولی نداشتند خانم خیری که از پرسنل پالایشگاه نفت ستاره بود با همکاری تعداد دیگری از همکارانش این پول را فراهم کردند و با پرداخت آن پسر جوان بعد از 11سال از زندان آزاد شد.