زنی که شوهر بداخلاقش را با شلیک گلوله به قتل رسانده بود موفق شد رضایت دخترانش را جلب کند و از قصاص رها شود.
این زن جوان به دلیل بداخلاقیهای شوهرش او را با اسلحه به قتل رساند و جسدش را رها کرد.
رسیدگی به این پرونده از وقتی شروع شد که ماموران پلیس جسد یک راننده تاکسی را پشت فرمان اتومبیل در نزدیکی فرودگاه پیدا کردند. بررسیهای اولیه نشان میداد راننده تاکسی با شلیک دو گلوله از فاصله نزدیک جانش را از دست داده است. جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و ماموران برای رازگشایی جنایت دست به کار شدند.
در این میان زن جوانی به نام میترا به پلیس آگاهی رفت و از ناپدید شدن همسر ۵۵سالهاش به نام اکبر خبر داد. او گفت: همسرم هر روز صبح سر کار میرود و عصرها به خانه برمیگردد. او گاهی به خاطر مشغله کاری در محل کارش میماند اما حالا چهار روز است که به خانه برنگشته و تلفن همراهش هم خاموش است و میترسم بلایی سرش آمده باشد.
مشخصاتی که این زن از همسرش ارائه داد با مشخصات جسد کشفشده در حاشیه فرودگاه مطابقت داشت. به این ترتیب او به پزشکی قانونی منتقل شد و جسد همسرش را شناسایی کرد.
با مشخص شدن هویت قربانی، ماموران به تحقیقات از آشنایان اکبر پرداختند. میترا نیز درباره رابطهاش با اکبر گفت: ما مشکل خاصی با هم نداشتیم و گاهی مثل بقیه زوجها اختلافات کوچکی داشتیم که حل میشد.
ماموران با ادامه یافتن تحقیقات، به اختلافات دنبالهدار اکبر و همسرش پی بردند و دریافتند میترا و اکبر سالهاست با هم اختلاف دارند و چند باری هم کارشان به دادگاه خانواده کشیده شده است.
با افشای این ماجرا ماموران در گام دیگری از تحقیقات به بررسی دوربینهای مداربسته محل و مسیرهای منتهی به کشف جسد پرداختند و دریافتند یک زن که ماسک بر صورت دارد و از نظر جثه به میترا شبیه است، پس از قتل از خودرو قربانی پیاده میشود و فرار میکند.
با کشف این سرنخ میترا تحت بازجویی قرار گرفت و به ناچار به قتل شوهرش اعتراف کرد.
او گفت: اکبر مرد بداخلاقی بود. او سر هر موضوعی با من دعوا راه میانداخت. من از زندگی با او خسته شده بودم اما این شرایط را به خاطر دو دخترم تحمل میکردم. تا اینکه بالاخره به فکر طلاق افتادم. دادخواست طلاق دادم و به اکبر گفتم قصد جدایی دارم. اما او به شدت مرا کتک زد و با تهدید مرا از جدایی منصرف کرد. او قول داد رفتارهایش را اصلاح میکند اما اوضاع حتی بدتر شد. او حتی چند بار مرا تهدید به قتل کرده بود. تا اینکه از طریق یک از دوستانم با فروشنده اسلحه آشنا شدم و یک سلاح به قیمت ۱۱میلیون تومان از او خریدم. من چند بار نقشه قتل را کشیدم اما هر بار پشیمان میشدم.
میترا در تشریح جزئیات شب جنایت گفت: آن شب قرار بود اکبر بستهای را به دوستش برساند. من همراه او سوار ماشین شدم و از او خواستم تا به حوالی فرودگاه امام خمینی برود. هوا تاریک بود که در یک لحظه کلت را از کیفم بیرون آوردم و به او شلیک کردم. سپس از ماشین پیاده شدم و به خانه برگشتم.
به دنبال اعترافات این زن و بازسازی صحنه جرم، پرونده او با صدور کیفرخواست به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا به جرم او رسیدگی شود. اما در این میان دو دختر قربانی که تنها ولی دم بودند بدون قید و شرط از قصاص گذشتند.
با اعلام گذشت از سوی تنها اولیای دم مقتول، متهم به زودی از جنبه عمومی جرم محاکمه میشود.