بر اساس آمارهای رسمی منتشر شده، زمان انتظار برای خرید مسکن در تهران طی سالهای ۱۳۹۸، ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ به ترتیب ۲۸ سال، ۶۶ سال و ۱۰۹ سال بوده است، این زمان برای کل کشور طی سالهای ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ اعداد ۲۳ سال و ۴۹ سال را نشان میدهد.
ارقامی که حالا برای خرید مسکن میشنویم از همیشه عجیبتر و نجومیتر شده است. رقمهایی که اصلا زیر یک میلیارد تومان نیست و حالا حتی گفته میشود در شهرهای کوچکتری همچون قم نیز نمیتوان با کمتر از یک میلیارد تومان برای خرید خانه اقدام کرد.
در همین حال در جنوب تهران نیز اگر روزگاری میشد با رقمهایی کمتر از عددهای ۹ رقمی برای خرید خانه اقدام کرد حالا قیمتها به سقف رسیده و در آخرین اعلام نرخها نیز باید حداقل یک و نیم میلیارد تومان در دست داشته باشید تا شاید بتوانید خانه بخرید.
این در حالی است که یک کارگر با حقوق ۷ میلیون تومان، اگر هیچ نخورد و نپوشد، برای خرید یک آپارتمان یک و نیم میلیارد تومانی در جنوب شهر تهران، به زمانی حدود ۱۴۲ ماه یعنی قریب به ۱۲ سال زمان نیاز دارد که صاحب خانه شود. این هم در حالی است که در این ۱۲ سال قیمت خانه افزایش نیافته باشد وگرنه که باید رقمهایی بیش از این پرداخت کند تا شاید خانهای در حواشی یا جنوب شهر تهران برای خود دست و پا کند.
البته این در حالی است که مرکز آمار ایران میانگین قیمت یک متر مربع مسکن در تهران برای دی ۱۴۰۱ را ۵۴ میلیون و ۹۶۳ هزار تومان اعلام کرده که این رقم ۵/۴ میلیون تومان بزرگتر از قیمت مسکن در آذر امسال است و بر اساس این گزارش تورم ماهانه مسکن در دی ماه به نزدیکی ۱۰ درصد (۹٬۸ درصد) رسید، رقمی بزرگ که نزدیک به پنج برابر نرخ تورم بحرانی است.
ماجرای رقمهای نجومی تنها مربوط به خرید خانه در تهران نیست و حالا بیشتر کلان شهرها و شهرهای بزرگ ایران را درگیر خود کرده است. از سوی دیگر این بحران در ابعاد وسیعتر حالا مساله رهن و اجاره مسکن را نیز با خود درگیر کرده است.
این شرایط عجیب و پیچیده در حوزه مسکن البته در حالی رخ میدهد که طبق قانون اساسی ساخت مسکن برای اقشار ضعیف جامعه یکی از مهمترین وظایف دولت است، اما دولتها در ایران تقریبا هیچ زمانی موفق به حل این بحران نشدهاند. دولت سیزدهم نیز که با وعده ساخت یک میلیون مسکن در سال روی کار آمد، در اجرای این شعار ناتوان مانده است.
بهمن آرمان، کارشناس مسائل اقتصادی و مسکن نیز در خصوص برنامهریزی دولت برای ساخت مسکن میگوید: «قول ایجاد یک میلیون مسکن در سال در حالی مطرح شد که زمینههای مالی این طرح در نظر گرفته نشده است. البته دولت به تدریج متوجه شد که امکان ساخت یک میلیون مسکن در سال با مکانیسمهای فعلی وجود ندارد و برای همین در طول این مدت سیاستهای خود را چند بار تغییر داده است؛ به طور مثال از ساخت واحد مسکونی یک طبقه صحبت کرده و این اواخر گفته زمین در اختیار مردم قرار میدهد تا آنها خودشان مسکن بسازند.»
در این میان باید به این نکته مهم توجه کرد که بانک مرکزی و مرکز آمار ایران تا تاریخ انتشار این گزارش عملا هیچ آماری از وضعیت مسکن در بهمن ماه را هنوز منتشر نکرده اند و حتی به نظر می رسد که قصد دارند احتمالا انتشار آمار رسمی درباره تحولات بازار مسکن تهران و کشور را متوقف کنند.
انتشار دو آمار اصلی رسمی در حوزه مسکن در تهران و بازار مسکن در کل کشور در حالی از سوی دو مرجع آماری این حوزه عملا متوقف و تعطیل شده که پیش از این، دادههای رسمی از تحولات بازار مسکن شهر تهران به صورت ماهانه در هفته اول هر ماه منتشر می شد و اطلاعات مربوط به وضعیت مسکن در کل کشور نیز به طور فصلی و با فاصله دو فصل، منتشر میشد اما اکنون آخرین آمار ارائه شده مربوط به هفته اول دی ماه است.
اما سید محمد مرتضوی، رئیس کانون سراسری انبوهسازان ایران درباره وضعیت نابه سامان ساخت و ساز در کشور میگوید: «تولید مسکن که در سالهای نهچندان دور به مرز یک میلیون واحد در سال نزدیک میشد، هم اکنون به یکسوم رسیده و حجم فعالیت انبوه سازان و سازندهها به یکسوم شرایط معمول کاهش یافته و در رکود فرورفته است. در سالهای اخیر، بهواسطه این رکود عمیق، تیراژ ساخت مسکن در هر سال بهطور متوسط بین ۳۰۰ تا ۳۵۰ هزار واحد در نوسان بوده است و چنانچه اقدامات لازم، ضروری و اثرگذار برای خروج بازار ساختوساز و تولید مسکن از شرایط رکودی چندساله که هم اکنون نیز تشدید شده است انجام نشود، شرایط و اوضاع از آنچه تاکنون تجربه شده است بهمراتب بدتر و وخیمتر خواهد شد.»