یکی از تلخترین خداحافظیها مربوط به خداحافظی مهدی مهدویکیا اسطوره فوتبال ایران و باشگاه پرسپولیس بود. مهدی در دوره اول حضور یحیی گلمحمدی بهعنوان سرمربی پرسپولیس و در بازی فینال جام حذفی قرار بود از فوتبال خداحافظی کند. خداحافظی که قرار بود خیلی باشکوه و البته با بالا بردن جام قهرمانی همراه باشد ولی اتفاقات طور دیگری رقم خورد تا این ماجرا تبدیل به غم و اندوه شود.
پرسپولیس دو بار از حریف پیش افتاد و فاصلهای با بردن جام قهرمانی نداشت اما هر دو بار این سپاهانیها بودند که به بازی برگشتند و نهایتا در ورزشگاه آزادی و در روزی که مهدی مهدویکیا فقط ۵ دقیقه در زمین حضور داشت، میزبانشان را شکست دادند و قهرمان جام حذفی شدند تا یکی از تلخترین روزهای مربیگری یحیی گلمحمدی رقم بخورد. این ماجرا و خداحافظی غریبانه مهدویکیا باعث شد تا یحیی بهشدت تحت فشار قرار بگیرد و محبوبیتش بین هواداران پرسپولیس کم شود.
رویانیان مدیرعامل وقت پرسپولیس در خصوص این ماجرا و اینکه چرا مهدویکیا نتوانست خیلی بازی کند و همچنین رابطه او با یحیی گلمحمدی، اینطور توضیح میدهد: گلمحمدی مهدویکیا را نمیخواست. او چون بازیکن بزرگی بود، پیشدستی کرد و رفت. قبل این که به ما بگوید این تصمیم را گرفت و اشک مردم را در برنامه نود درآورد. چون یک آدم احساسی بود، از فوتبال خداحافظی کرد. مهدویکیا قبل از این که به ما بگوید به تلویزیون رفت و اشک مردم هم درآمد. فردوسیپور هم با هنر هفتگانه خودش از چشم، گوشی و بینی، دست و حس ششم و هفتمش و خلاصه از همه هنرهای خودش استفاده کرد و مهدویکیا را به گریه انداخت. اسطوره ما لطمه خورد.
گفتنی است یحیی و مهدی سالها در پرسپولیس و تیم ملی از دوستان نزدیک هم و در بسیاری از اردوها هماتاق بودند. با این حال بعد از آن ماجرای خداحافظی مهدویکیا، روابط نزدیک و دوستانهای با هم نداشتند تا اینکه از سال گذشته و زمانی که مهدویکیا سرمربی تیم ملی امید بود و گلمحمدی هم هدایت پرسپولیس را برعهده داشت، روابطشان حسنه شد و اکنون ارتباط خوبی با هم دارند.
یحیی گل محمدی حتی در زمان محمد مایلی کهن که خیلی هوادار گل محمدی بود به عنوان نیمکت نشین وارد بازی های تیم ملی می شد و تنها خاصیتش ، خونسردی خاصی در مواجهه با مهاجمان بود و البته پنالتی هایش. ولی رو یهم رفته بازیکن فنی و شاخصی نبود که در حد و اندازه مهدی مهدوی کیا یا علی کریمی و کریم باقری و علی دایی باشد. یحیس گلمحمدی در خوش شانس ترین دوره پیشنهاد مربی گری پرسپولیس را دریافت کرد. جایی که حتی در رویاهای شبانه اش هم تجربه نکرده بود و تجربه نمی کرد. اما شانس با او همراه بود. حضور مهدوی کیا در تیم پرسپولیس ، اما میتوانست پایه های ویران شده و پوسیده فنی یحیی گل محمدی را که در حد تیم های شمال هم نبود نابود و یران سازد. قطعا خوش شانس ترین زمان زندگی یحیی گل محمدی ، ممکن توسط ستاره بی نظیر هامبورگ نابود شود و دیگر هیچ گاه چنین موقعیتی خلق نشود. چرا که حتی اگر مهدوی کیا هم مربی پرسپولیس میشد و نمی ماند ، شانس دوباره برای یحیی حتی منفی بود. تجربه های تلخ نیمکت نشینی یحیی در تیم ملی درحالی که تماشاچی جوش و خروش کریم باقری و دیدن تعصب بی نظیر علی دایی و عابدزاده ، و با نظاره گری صحنه انفجار وحشتناک مهدوی کیا در چین از یحیی گل محمدی ، شخصیتی ساخته بود که خود را در قامت یک فوتبالیست و مربی موفق و دارای اعتماد به نفس نمی دید. بنابراین باید برای بقای خود از روی اسطوره بزرگی چون مهدوی کیا با بولدوزر بی رحمی عبور کند و همه چیز را صرفا فدای بقا کند. بنابراین قطعا این خاطره شوم و کابوس خودخواهی در ذهن تمام مردم فوتبال دوست باقی خواهد ماند و ربطی به بزرگنمایی عادل فردوسی پور و یا اشک مهدوی کیا ندارد. یحیی گل محمدی همانند محمدحسین میثاقییان برای بقای خود هرآنچه به نام دوستی و سرآمدی بود را باید نابود میکرد تا می ماند. اما امان از زمانه که روزگاری جبران خواهد کرد...