واشنگتن پست در گزارش جدیدی به روایت داستان یک کپیرایتر 25 ساله به نام «اولیویا لیپکین» پرداخته که در یک استارتاپ فناوری کار میکرد. او میگوید زمانی که ChatGPT عرضه شد، چندان به این هوش مصنوعی فکر نمیکرد، اما رفتهرفته متوجه شد که مدیران این استارتاپ از او با عنوان اولیویا/ChatGPT یاد میکنند و درنهایت وی را اخراج کردند.
لیپکین میگوید مدیران این استارتاپ هرگز به او نگفتند که چرا اخراج شده، اما او خودش متوجه شده است آنها باور داشتند استفاده از ChatGPT بسیار کمهزینهتر از پرداخت حقوق یک نویسنده است. لیپکین میگوید: «هرگاه بقیه درباره ChatGPT حرف میزدند، احساس ناامنی و اضطراب داشتم که مبادا این فناوری جای من را بگیرد. حالا حقیقت این امر برایم اثبات شده است که آن اضطرابها واقعی بودند و من بهخاطر هوش مصنوعی بیکار شدهام.» او حالا به شغل سگگردانی روی آورده است.
اوضاع اقتصادی بیارتباط با گرایش به هوش مصنوعی نیست
یکی از مهمترین موضوعات در ماجرای لیپکین، شرایط اقتصادی زمانهای است که در آن زندگی میکنیم. با توجه به این شرایط، مصرفکنندگان کمتر پول خرج میکنند و شرکتها هم باید هزینههای خود را کاهش دهند تا قادر به ادامه کار باشند.
«اریک فاین» محتوانویس دیگری است که در 10 سال گذشته کسبوکار خوبی در حوزه خود به راه انداخته بود و از طریق قراردادهای مختلف با شرکتهای گوناگون درآمد مناسبی برای خانواده و فرزند خود به ارمغان آورده بود. بااینحال، در ماه مارس یکی از بزرگترین مشتریان او اعلام کرد که دیگر به همکاری با فاین ادامه نمیدهد و به سراغ استفاده از ChatGPT خواهد رفت.
سایر مشتریان او هم یکبهیک بهسمت استفاده از هوش مصنوعی رفتند. فاین میگوید به طرفهای قرارداد خود هشدار داده بود که ChatGPT نمیتواند خلاقیت و دقت انسانها را داشته باشد، اما آنها ترجیح میدادند که ریسک کار با این فناوری را بپذیرند تا هزینه کمتری بپردازند. درنتیجه کسبوکار فاین تعطیل شد و او حالا میخواهد لولهکش و متخصص تأسیسات ساختمانی شود.
مجمع جهانی اقتصاد پیشتر پیشبینی کرده بود که تا 5 سال دیگر حدود 83 میلیون شغل از بین برود.