این مدرسه را میرزا حسن تبریزی، ملقب به رشدیه، راهاندازی کرد؛ مردی که از آن به عنوان پدر آموزش و پرروش نوین ایران نام میبرند. تلاشهای زیادی برای ساخت مدرسه نوین در کشور انجام شد. مدرسهای که مکتبدارها اصلیترین مخالفانش بودند و اصولا تمایلی به راهاندازی این مدارس نداشتند. آن روزها مکتبها از سوی آنها اداره میشد و آنها روزگار خود را با هدایای نقدی و غیرنقدی خانوادههای سوادآموزان اداره میکردند. در چنین حال و هوایی بود که درهای اولین دبستان مدرن کشور در محله سنگلج به روی بچهها باز شد.
به هرحال، وضعیت آموزش و پرورش جهان در حال تحول بود و در شرایطی که آموزش ابتدایی و مقدماتی در جهان به سمت علمی شدن میرفت، در ایران همچنان سوادآموزی در مکتبخانهها رواج داشت. در این میان، بسیاری از ایرانیهایی که به خارج سفر کرده بودند و از نزدیک با اصول تدریس مدرن آشنا شده بودند تصمیم گرفتند تحولی در سیستم آموزش ایران ایجاد کنند. میرزا حسن تبریزی بیش از دیگران به این کار اصرار داشت. او که خود در دیار عثمانی شیوههای مدرن تدریس را آموخته بود، اولین دبستان را در سال ۱۲۶۷ در محله ششکلان تبریز افتتاح کرد. در این مدرسه کودکان ۶ تا ۱۰ سال به شیوهای تازه و آسان الفبای فارسی را آموزش میدیدند. هرچند این دبستان چند روز بعد از افتتاح، در حمله مخالفان تخریب شد.
استمرار تلاشهای رشدیه
میرزا حسن تبریزی برای راهاندازی مدرسه مدرن آنقدر انگیزه داشت که با این حملات عقبنشینی نکند. او دومین مدرسهاش را در بازار محله تبریز و سومی را هم در محله جرنداب آنجا راهاندازی کرد. با اینکه او چهار مدرسه در تبریز برپا کرد، ولی موفق به ادامه کار نشد و هر چهار مدرسه تعطیل شد. بالاخره او به مشهد رفت و دبستان پنجم ایران را آنجا راهاندازی کرد. در مشهد هم بخت با میرزا حسن خان همراه نبود، اما او دست از تلاش نکشید و ششمین دبستان را در لیلیآباد تبریز راهاندازی کرد.
من را در مدرسه خاک کنید
دست روزگار میرزا حسن تبریزی را به تهران کشاند. گویا قسمت بود اولین دبستان ایران به نام پایتختنشینان ثبت شود. حمایت امینالدوله، صدراعظم ایران، باعث شد تا میرزا حسن تبریزی اولین دبستان را در محله سنگلج راهاندازی کند؛ مدرسهای که آغازی شد بر آموزش و پرورش نوین ایران.
استمرار تلاشهای میرزا حسن رشدیه برای راهاندازی مدرسههای نوین در ایران به حدی بود که در روایتها از زبان او نقل کردهاند: «مرا در محلی به خاک بسپارید که هر روز شاگردان مدارس از روی گورم بگذرند و از این بابت روحم شاد شود.»
امینالدوله برخی علاقهمندان به آموزش و فرهنگ ایران را زیر نام انجمن معارف گرد هم آورد تا بر اداره مدرسه ابتدایی رشدیه نظارت کنند. از جمله این افراد میتوان به احتشامالسلطنه و یحیی دولتآبادی و ناظمالاطبا اشاره کرد. انجمنی که در کمتر از چهار سال بانی ساخت بیش از ۱۰ مدرسه ابتدایی و متوسطه در تهران شد.