داستان «مفتآباد» تهران را در ادامه بخوانید.
برای پرسه در خاطرات مفتآباد باید به ۸ دهه پیش سفر کنیم؛ به سالهای دهه ۲۰ و روزگاری که به جای خانههای فرسوده و کوچههای کمعرض بخشهایی از محلههای صفا، شهید اسدی و زاهد گیلانی در شرق تهران، تا چشم کار میکرد زمین بایر دیده میشد. همان روزها بود که سنگ بنای این محلهها گذاشته شد و البته ساکنان اولیهاش در آغاز به آن محدوده لقب «مفتآباد» داده بودند.
برای ریشهیابی دقیق این نام و ماجرای جالب و البته عجیب این نامگذاری باید سری به محدوده شرقی خیابان ۱۷ شهریور فعلی بزنیم و پای خاطرات قدیمی های محله بنشینیم. «مهدی علیزاده» یکی از ساکنان محله صفا میگوید: «سالهای آغازین دهه ۲۰ اینجا خبری از خانه و کوچه و خیابان نبود. به هر طرف که میرفتی جز زمین خاکی چیزی دیده نمیشد. آن زمان، اراضی محله صفا خارج از حصار شهر بود و زمینها سند ملکی رسمی هم نداشتند. میان اهالی معروف است وقتی مهاجرانی از اقوام و مناطق مختلف به این منطقه رسیدند، حدود زمینهایشان را با پرتاب سنگ مشخص کردند و آنجا خانه ساختند. به همین دلیل بود که نام مفتآباد سر زبانها افتاد و هنوز هم حتی برخی از قدیمهای محله از همین اسم استفاده میکنند.»
روایت دیگری هم برای تعیین حدود زمینها وجود دارد؛ اینکه محدوده زمینها را توان مالی افراد برای دیوارکشی تعیین میکرد. علیزاده میگوید: «میان اهالی معروف است که مهاجران اولیه حدود زمینها را با پرتاب سنگ تعیین میکردند، اما به نظر من دلیل قانعکنندهتر و معتبرتری هم وجود دارد. برخی می گویند هر کسی که پول بیشتری برای دیوارکشی و تعیین حدود زمین خود داشت، زمین بزرگتری نصیبش میشد. یعنی مهاجرانی که توان مالی بیشتری داشتند محدوده وسیعتری را دیوارکشی میکردند و در آن خانه میساختند.» هنوز هم بسیاری از ساکنان محدوده مفتآباد با یکدیگر نسبت فامیلی دارند. ریشه این اتفاق را هم باید در نحوه ورود و خانهسازی مهاجران اولیه جستوجو کرد. «ذبیحالله علیزاده» یکی دیگر از ساکنان قدیمی محله صفا میگوید: «آن زمان، مهاجران زیادی به این محدوده آمدند و شروع به خانهسازی کردند. بعضیها قطعه زمین بزرگتری نصیبشان شده بود اما پولی کافی برای ساخت خانه بزرگتر در آن نداشتند. در نتیجه آن زمین را میان اقوام و بستگانشان که بعدها به این محدوده آمدند، تقسیم کردند. به همین دلیل خیلیها در مفتآباد با هم نسبت فامیلی داشتند و هنوز هم این نسبتهای فامیلی دیده میشود.»
کوچههای آشتیکنان در این محدوده، یادگاری ساخت و سازهای غیراصولی همان دوران است.
به محدوده مفتآباد، زمین مصدق هم گفته میشد. این نام هم برای خود روایت جالبی دارد. در کشاکش ســالهای ملیگرایی و کودتا علیه مصدق بود که بســیاری از شهرستانیها به تهران کوچ کردند. بخشی از اراضی محدوده محلههای فعلی زاهدگیلانی، صفا و شهید اسدی هم چون خارج از حصار شهر قرار داشت، عمدتا زمین بایر بود. اهالی قدیمی این محلهها میگویند آن زمان بعضیها به کل محله و بخشهایی از محله صفا، زمینهای مصدق میگفتند؛ چون حدود سالهای ۱۳۳۰ دولت وقت اعلام کرده بود که مردم میتوانند این زمینهای بایر را که خارج از حصار شهر قرار داشت بهصورت رایگان تملک و در آن خانهسازی کنند. سالها بعد اما سند اولیهای به اهالی این محله داده شد.
اگرچه با توسعه شهر و نوسازی بافت قدیمی این محلهها، کمتر نشانی از خانههای اولیه مفتآباد وجود دارد اما کوچه قنات، به عنوان یکی از نخستین کوچههای این محدوده، هنوز هم در دل محله صفا باقی است و قدم زدن در آن موسفیدان محله را با خود به خاطرات دهها سال پیش میبرد. نامگذاری کوچه قنات هم برای خود ماجرایی دارد و اشاره به آن خالی از لطف نیست. کوچه قنات گل سرسبد کوچههای این محله بود. دلیلش هم این بود که در بیآبی آن روزگار و در دورانی که هنوز آب لولهکشی به تمام نقاط تهران نرسیده بود، مظهر یکی از قناتهای پرآب تهران در این کوچه قرار داشت. قنات جاری در کوچه قنات نیاز اهالی کوچه و البته مهاجرانی که در کوچهها و حتی محلههای اطراف ساکن شده بودند را تامین میکرد. قنات این کوچه، در ابتدا ۲ چاه کم عمق و بسیار پرآب بود که امکان برداشت آب بدون نیاز به ســطل و طناب هم در آن فراهم بــود. آب این قنات علاوه بر مصارف شست وشــو و آبیاری درختان و گیاهان در روزهایی که هنوز آب لوله کشــی به بخشهای شرقی خیابان ۱۷ شهریور نرســیده بود به عنوان آب آشــامیدنی استفاده میشد. اما ســالهای پایانی دهه ۳۰ خاطــرات اهالی محلــه با قنات پرآب کوچه قنات به ایســتگاه آخر رسید. آب لولهکشــی راهش را به کوچه قنات هم باز کرد و بــه تدریج چاه و قنات پرآب کوچه مســدود شــد. آب لولهکشــی که آمد، اهالی روی قنــات را با آجر و آهک پوشــاندند. حتی حمام مهرداد که آن سوی بزرگراه فعلی امام علی(ع) فعال بود هم از آب قنات بینیاز شد.
اینجا همان نقطهای است که روزگاری مظهر قنات خاطرهانگیز کوچه قنات بود.