در این یادداشت آمده است:
پیشتر در برنامهای گفته بودم. علی کریمی برای علی کریمی شدن، هشتاد میلیون ایرانی را دریبل کرده است. این مهارت اوست و همین مهارت به او شهرت داده است. آیا او در این مهارت حق کسی را ضایع کرده است؟ به هیچ عنوان! آیا او سلبریتی نظام است؟ به هیچ عنوان! سلبریتی نظام کسی است که در رسانهی نظام و در مراسم مورد توجه نظام نامآور میشود. مداح، سلبریتی نظام است. حسن عباسی و رایفیپور و پناهیان سلبریتی نظام هستند. رسانه به دنبال دریبل علی کریمی دویده است. اما حسن عباسی به دنبال رسانهی نظام دویده است. به اولی میگویید سلبریتی و به دومی میگویید جوان مومن انقلابی!
اینقدر صداهای متفاوت و عمیق را حذف کردید که به علی کریمی نوبت سخن گفتن رسید. او هرگز به دنبال این سخن گفتن نبود.
علی کریمی کت و شلوار پوشید و آمد در سختترین شرایط باری از دوش نظام بردارد و رییس فدراسیون شود. سیاهکارترین و خالبازترین نیروهای نظام به خط شدند تا او رای نیاورد. پس علی کریمی فوتبالیست درجهی یک را شما تبدیل کردید به یک ناراضی حقبهجانب. علی دایی و علی کریمی باید جایشان را بدهند به کسی که همه میدانند پروندهی ناسالمی دارد اما معاون اول مجبور است جارو به دم کیروش ببندد و...
امروز علی کریمی در خارج از ایران با «تو خفه»ی بینظیرش انقلابیتر از بسیاری از بابصیرتها عمل کرده است و اتفاقا خود را در معرض ماشین ترور سازمان رجوی قرار داده است...