ادعای قالیباف در دوستی اصولگرایان با هم و دوستی با دولت در شرایطی مطرح شده که نمایندگان نزدیک به قالیباف کاملا متفاوت عمل کرده و از تقابل میان دولت و نواصولگرایان خبر میدهند. میدان اصلی این تنازع هم حدفاصل میدان بهارستان تا میدان فاطمی دو ساختمان وزارت کشور است.
در واقع نواصولگرایان متوجه راهبرد جبهه پایداری و گروههای سمپات آن در دولت هستند و با پیش کشیدن بحث استیضاح احمد وحیدی، وزیر کشور تلاش میکنند تیغه تیز استیضاح را مانند شمشیر دموکلس بالای سر دولت نگه دارند تا حرکتی برخلاف منافع آنها در انتخابات صورت نگیرد. اما چرا در این شرایط قالیباف از همراهی اصولگرایان با هم خبر داده است؟
پای اصلاحطلبان در میان است؟
رمزگشایی از اظهارات قالیباف و تحولات اخیر سیاسی نشان میدهد، این اظهارات برآمده از احتمالات تازهای است که در انتخابات شکل گرفته است. اخیرا برخی اظهارنظرهای جسته و گریخته شنیده میشود که ممکن است، رویکرد شورای نگهبان در بررسی صلاحیتها همراه با انبساط بیشتری شود و تعدادی از اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات معرفی شوند. این احتمالات در صورتی که رنگ واقعیت به خود بگیرد، اصولگرایان را در برابر تصمیمات تازهای قرار میدهد.
قالیباف که طی دورههای مستمر انتخاباتی، طعم شکست از اصلاحطلبان و گروههای میانهرو را چشیده میداند که برای مقابله با اصلاحطلبان نمیتواند تنها به لشکر نواصولگرایی بسنده کند و لازم است متحدان تازهای میان اصولگرایان برای خود بیابد به این دلیل است که ساز دوستی و رفاقت با دولت و اعضای جبهه پایداری را کوک کرده و به جای نقد، غزلهای همراهی و همزبانی میسراید. قالیباف به خوبی میداند در صورتی که اصلاحطلبان بتوانند حضوری حتی نصفه و نیمه در برخی حوزههای انتخابیه داشته باشند، لازم است اصولگرایان (شامل جبهه پایداری، نواصولگرایان و اصولگرایان سنتی) با تمام قوا در برابر آنها صفکشی کنند. این احتمالات تازه است که قالیباف را بر آن داشته تا روزنهای برای ائتلاف میان اصولگرایان باز نگه دارد تا در برابر رقیب از آنها بهره جوید.
قالیباف و سایر لیدرهای اصولگرا به خوبی میدانند که اصلاحطلبان حتی اگر با داشتههای حداقلی خود هم وارد انتخابات شوند از چنان ظرفیتی برخوردار هستند که اصولگرایان بر صدر نشسته و حاکمیت یکدست را به چالش میکشند. در این صورت لازم است اصولگرایان از همه ظرفیتهای خود برای مواجهه با طیفی بهره جویند که هر بار فرصت حضور و مشارکت به آنها داده شده، فتوحات بسیاری داشته است. به این دلیل است که قالیباف و نزدیکانش پس از دورهای از تنازعات مستمر با دولت و جبهه پایداری، خبر از تعامل میان اصولگرایان میدهند و رابطه دولت و مجلس را دوستانه تلقی میکنند.
یکی به نعل، یکی به میخ
نواصولگرایان و همراهان قالیباف، اما همه تخممرغهای خود را در سبد دوستی نچیدهاند؛ آنها برای روزهای مبادا، راهبردهای متفاوتی کنار گذاشتهاند. ماجرای استیضاح وزیر کشور اسلحه پنهان نواصولگرایان در مواجهه با دولت و اعضای جبهه پایداری است.
اسلحهای که به آنها کمک میکند راهبردهای متفاوتی را در ایام انتخابات تدارک ببینند. در صورتی که احتمال احراز صلاحیت اصلاحطلبان در پایتخت و برخی شهرها رنگ واقعیت به خود نگیرد در آن صورت نواصولگرایان نیازی به ائتلاف با سایر طیفهای راست احساس نکرده و شمشیر تنازع را دوباره از نیام بیرون میکشند. در صورت غیبت اصلاحطلبان به دلیل ردصلاحیتها، آوردگاه انتخابات مجلس دوازدهم با حضور سه طیف، شامل دو طیف اصولگرا (پایداری و نواصولگرایان) و یک جناح میانه رو شکل میگیرد. اما اگر اصلاحطلبان فرصت حضور در انتخابات را حتی به صورت حداقلی پیدا کنند، در آن صورت اصولگرایان با هم ائتلاف کرده و اصلاحطلبان هم در ائتلاف با گروههای میانهرو و معتدل ممکن است یک لیست واحد بدهند. در آن صورت انتخابات میان دو طیف شامل یک لیست اصولگرا و یک لیست اصلاحطلب عینیت پیدا میکند.
البته اعضای جبهه پایداری مانند نواصولگرایان نمیاندیشند؛ آنها از چنان اعتماد به نفس کاذبی برخوردارند که احساس میکنند به تنهایی میتوانند در برابر اصلاحطلبان ایستاده و آنها را به چالش بکشند. آنها از این توانایی برخوردارند که همه برنامههای نواصولگرا را به چالش کشیده و راسا وارد آوردگاه انتخابات شوند. در این صورت اگر اصلاحطلبان با بسط نگاه شورای نگهبان روبهرو شوند از این فرصت برخوردارند که از شکاف میان اصولگرایان استفاده کرده و صندلیهای مورد نظر خود را فتح کنند.