کاظم اولیایی، مدیرعامل سابق باشگاه استقلال و یکی از کارشناسان در بخش صدور مجوز حرفهای بر این باور است که استقلال و پرسپولیس برخلاف وعدههایی که اخیراً داده شده نه تنها به کسب مجوز حرفهای نزدیک نیستند بلکه از مجوز حرفهای دور شدند و خطر حذف دوباره از آسیا محسوس است و به احتمال زیاد این دو باشگاه باز هم در آسیا حضور نخواهند داشت.
باشگاه استقلال به تازگی دستخوش تغییراتی در سطح مدیریت شده است. آجورلو رفت و فتحاللهزاده آمد.
وقتی کسی را مدیرعامل باشگاه استقلال میکنند که با فضای این باشگاه آشنایی ندارد، آخرش میشود آجورلو! ایشان وقتی مدیرعامل استقلال شد وعدههای چند ده هزارمیلیاردی میداد اما با بدهی باشگاه را ترک کرد. اعتقاد من همیشه این بود مدیری بر مسند کار باشد که فضای این باشگاه را بشناسد. باید با دقت مدیرعامل انتخاب کنیم. آجورلو در این مدت فقط هزینههای باشگاه استقلال را بالا برد. به نظر من برکناری آجورلو یک لطف بزرگ به او بود.
درباره مسائل مالی هم ابهامهای بسیاری مطرح میشود.
اینکه میلی شده باشد را من خبر ندارم. اما اگر حیفی شده باید بررسی شود. الان مسأله استقلال رفتن به بورس است. آقای قربانزاده و دوستانش کمیته تشکیل دادهاند که این دو باشگاه خصوصی شوند. من موافق خصوصیسازی هستم و قبل از انتخابات ریاست جمهوری هم به آقای رئیسجمهور گفتم اولاً وزیر ورزش ورزشی باشد و در ثانی دو باشگاه استقلال و پرسپولیس خصوصی شوند. درخواست این بود بحث ورزش حرفهای از کمیسون فرهنگی جدا شود. اعتقادم این است که ورزش حرفهای یک شغل و بیزینس است اما وقتی این دو باشگاه به بورس رفتند به قول معروف آنجا «فردین بازی» شد!
به نظر میرسد روند خصوصیسازی آن طور پیش نمیرود که منجر به سوددهی شود.
مردم سهام خریدند تا سود کنند اما بخشی هزینه بدهیها شده است. البته قانون اجازه داده بخشی را هزینه بدهیها کنند. بخشی هم رفته بانک و استقلال از آن وام گرفته و باید همه اینها با سود برگردد. سؤال من این است باشگاهی که سودده نیست چطور میتواند در بورس زنده بماند؟ آیا سهام باشگاهی که بدهکار است رشد میکند؟ آقایان اخیراً در کیش دیده شدند و آنجا نمایشی به پا شد اما این مسیر غلط است و نیاز به کارشناسی دقیقتر دارد.
با شرایط موجود آیا در روند کسب مجوز حرفهای برای حضور در لیگ قهرمانان آسیا خللی ایجاد خواهد شد؟
میخواهم این حرف را بدون تعارف بزنم. استقلال و پرسپولیس نه تنها به کسب مجوز حرفهای نزدیک نیستند بلکه از مجوز حرفهای دور و دورتر شدهاند. دوستانی که وعده قهرمانی در آسیا و ستاره سوم را میدهند قدری اطلاعات خود را به روز کنند. شعار ندهیم. آیا واقعاً از قوانین اطلاعات دقیق داریم؟ من میخواهم یک هشدار بزرگ بدهم. به وزیر ورزش. به رئیس فدراسیون فوتبال. به مدیران دو باشگاه. به جامعه رسانهای کشور. این راه که میرویم مسیر کسب مجوز حرفهای نیست و خیلی بعید است که این بار هم مدارک دو باشگاه تأیید شود. باید نواقص برطرف شود. فقط همین.
چه نواقصی وجود دارد؟
شما نگاه کنید مدیر ورزشگاه آزادی که ورزشگاه اختصاصی دو باشگاه استقلال و پرسپولیس است مصاحبه میکند و علناً میگوید ورزشگاه آزادی فرسودگیهایی دارد که باید ترمیم شود. در عین حال مدیران دو باشگاه در روزها و هفتههای اخیر بارها درباره بدهیهای خود گفتهاند. در همین حوزه استقلال چند روز است که فقط بحث بدهیها مطرح میشود. از شما سؤال میکنم اگر چند وقت دیگر به ما گفتند ورزشگاه محل برگزاری بازیهای استقلال و پرسپولیس را معرفی کن ما کجا را معرفی کنیم؟ ورزشگاهی که مشکل دارد و هنوز ایراداتش برطرف نشده است؟ یا باشگاهی که بدهکار است و خود مدیرانش به آن اعتراف کردهاند؟ ما چطور این مصاحبهها را روتوش کنیم و اطلاعات دیگری را به کنفدراسیون فوتبال آسیا بدهیم؟ من به شما عرض میکنم که باید تسویه حساب مالی و مالیاتی شود نه اینکه بدهیهای این دو باشگاه در کمسیونها دست به دست شود. این راهش نیست. من از آقای فتحاللهزاده میخواهم به جای وعده قهرمانی آسیا ابتدا این مشکلات را برطرف کنند.
فتحاللهزاده و ساپینتو میتوانند زوج موفقی را در لیگ تشکیل دهند؟
برای ارزیابی عملکرد فتحاللهزاده نباید عجله کرد. باید به او زمان داد. همان طور که باید عملکرد ساپینتو را بعد از یک فصل مورد سنجش قرار دهیم. نباید گذشته افراد را ملاک سنجش قرار دهیم. در حوزه ورزش این روش قابل قبول نیست. باید ببینیم در آینده چه اتفاقاتی رخ خواهد داد. امیدوارم همکاری این دو در باشگاه استقلال با دادن فرصت مناسب منتج به موفقیت در باشگاه بزرگ و مردمی استقلال شود.