استفاده از هوش مصنوعی برای تفسیر بقایای موجود در سایتهای باستانی، تفسیر و آنالیز این آثار را تغییر میدهد و تجزیهوتحلیل حجم وسیعی از دادهها را در کسری از زمان ممکن میسازد.
در حالت عادی تفسیر و مطالعه آثار کشفشده از یک حفاری میتواند سالها یا حتی دههها به طول انجامد. به باور کارشناسان، ظهور هوش مصنوعی در باستانشناسی نهتنها روند کشف حقایق را تسریع میکند؛ بلکه ما را قادر میسازد تا بینش جدیدی از تاریخ به دست آوریم.
به گفته باستانشناسان، الگوریتمهای یادگیری ماشینی میتوانند هزاران شیء مختلف را بهطور همزمان غربال کنند، بنابراین الگوها و ارتباطاتی را که انسان نمیتواند تشخیص دهد، بهراحتی شناسایی کرده و این موضوع باعث کاهش قابلتوجه هزینه و زمان در مطالعات باستانشناسی خواهد شد.
علاوه بر این، هوش مصنوعی دقت اکتشافات را نیز بهبود میبخشد زیرا این فناوری میتواند الگوها و ناهنجاریهایی را که ممکن است توسط انسانها مورد توجه قرار نگیرد، شناسایی کرده و تفسیر دقیقتری از دادههای باستانشناسی را ممکن کنند.
نمونه موفق از بهرهگیری هوش مصنوعی در دنیای باستانشناسی، روش نوین مدلسازی و پیشبینی است. درحقیقت این تکنیکی است که از هوش مصنوعی برای پیشبینی موقعیت مکانی سایتهای باستانشناسی بر اساس الگوهای موجود در دادههای شناساییشده استفاده میکند. این روش تاکنون منجر به شناسایی بسیاری از سایتهای ناشناخته شده است.
علاوه بر این، از هوش مصنوعی برای بازسازی محیطها و رویدادهای تاریخی نیز استفاده میشود. در رویکرد باستانشناسی مدرن، با استفاده از دادههای بهدستآمده از سایتهای باستانشناسی، هوش مصنوعی میتواند مدلهای سهبعدی واقعگرایانه از شهرهای باستانی ایجاد کرده و یا رویدادهای تاریخی را با دقتی بالا شبیهسازی کند.
این بازسازیهای مجازی نهتنها پنجرهای جذاب به تاریخ ارائه میکنند، بلکه بهعنوان ابزار آموزشی ارزشمندی عمل کرده و محققان، دانشجویان و عموم مردم را قادر میسازد تا تجربهای دست اول از زندگی در روزگار گذشته داشته باشند.
ظهور هوش مصنوعی در باستانشناسی بدون شک یک انقلاب بزرگ است. با این حال، مهم است که به یاد داشته باشیم که هوش مصنوعی جایگزین محققان انسانی نمیشود، بلکه ابزاری است که تواناییهای ما را افزایش میدهد، بنابراین ما را قادر میسازد تاریخ خود را عمیقتر کاوش کنیم و درک بهتری به دست آوریم.
متأسفانه ما در ایران هنوز از ساختارهای مطالعات و تفسیر سنتی استفاده میکنیم و شاید روش امروزی باستانشناسان ما با آنچه در دههها و حتی سادههای پیشین رخ میداد، تفاوت چندانی نداشته باشد.
از سوی دیگر در وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی نیز اراده و صد البته بودجه کافی برای نهادینه کردن فناوریهای مدرن وجود نداشته و اگر همین امروز نیز بهطور منسجم و جدی به دنبال استفاده از فناوریهای مدرن در باستانشناسی باشیم و باستانشناسان با استعداد را شناسایی و تحت آموزش برای سروکار داشتن با هوش مصنوعی و یا آموختن روشهای باستانشناسی زیر آب کنیم، باز هم فاصله عمیقی بین باستانشناسی ایران و تحولات جهانی وجود دارد و این موضوع در حالی است که بدون شک ایران جز چند کشور باستانی و دارای تمدن کهن در جهان محسوب شده و هزاران محوطه تاریخی در گوشه و کنار کشور به حال خود رها شده و محکوم به نابودی هستند.
تحول اکتشافات باستانشناسی با هوش مصنوعی
باید اعتراف کنیم که ما هر چه عمیقتر به سمت عصر دیجیتال پیش میرویم، هوش مصنوعی آینده اکتشافات باستانشناسی را متحول کرده و شیوه درک و تفسیر گذشته را تغییر میدهد.
با این تفاسیر مشخص نیست مسئولان باستانشناسی ایرآنچه برنامهای برای عقب نماندن از این قافله داشته و تا چه حد حاضرند هزینه کنند زیرا اگرچه این امر در ابتدا نیازمند صرف هزینه و تغییر در برخی ساختارهای سنتی است اما همانطور که در بالا ذکر شد، کاوشهای باستانشناسی بهطور سنتی کاری فشرده، زمانبر و اغلب مستعد خطای انسانی بوده و در درازمدت هزینه تداوم این شرایط برای ما بیشتر است.
به گزارش آنا، علاوه بر مدلسازی پیشبینیکننده، هوش مصنوعی شیوه تحلیل و تفسیر یافتههای باستانشناسی را تغییر داده و الگوریتمهای یادگیری ماشینی میتوانند الگوها و ارتباطاتی را در دادههایی که بهسختی برای انسان قابل درک هستند، شناسایی کنند. برای مثال، هوش مصنوعی میتواند سفالها یا پیکتوگرام های باستانی را در جستجوی عناصر سبکی تجزیهوتحلیل کند. در این مسیر هوش مصنوعی بسیار بهتر از انسان، شباهتها و تفاوتهای کوچک را شناسایی کرده و بینشهایی جدید در مورد مبادلات فرهنگی، مهاجرت انسانی و تغییرات اجتماعی ارائه میکند.
علاوه بر این، هوش مصنوعی در نحوه نگهداری و نمایش یافتههای باستانشناسی انقلابی ایجاد کرده است و فناوری حفاظت دیجیتال مبتنی بر هوش مصنوعی میتواند نماهای سهبعدی دقیقی از مصنوعات، ساختمانها و حتی کل سایتهای باستانشناسی ایجاد کنند که این مدلها را میتوان بهطور مجازی برای تجربهای فراگیرتر و تعاملیتر مورد مطالعه و بررسی قرار داد. این موضوع نهتنها درک ما را از گذشته افزایش میدهد، بلکه باستانشناسی را برای عموم قابل دسترس تر میکند.
بحث بسیار مهم دیگر در این حوزه، مسئله اخلاقیات، جلوگیری از سوءاستفاده و استفاده از اطلاعات بهدستآمده است. ازآنجاییکه پیشبینی میشود طی سالهای آینده استفاده از هوش مصنوعی بهطور فزایندهای در باستانشناسی فراگیر شود، اطمینان از اینکه از اطلاعات فوق بهطور مسئولانه استفاده میشود، بسیار مهم خواهد بود.
همانطور که ما به پیشرفت هر چه بیشتر در عصر دیجیتال ادامه میدهیم، باید به چالشها و ملاحظات اخلاقی مرتبط با آن بپردازیم. به این ترتیب، ما میتوانیم از قدرت هوش مصنوعی برای تعمیق درک خود از تاریخ بشر و غنیسازی میراث فرهنگی خود استفاده کنیم. آینده اکتشافات باستانشناسی نهتنها در دل لایههای زمین، بلکه در حوزه دیجیتال نیز نهفته است، جایی که هوش مصنوعی نقش مهمی را ایفا خواهد کرد.
در خاتمه باید به برنامهریزان آموزش عالی کشور نیز این را هشدار داد که سرفصلهای درسی در رشتههای باستانشناسی و مرمت، نیازمند تغییر و بهروزرسانی است و نسل بعدی باستانشناسان ایرانی باید به دانش روز مجهز شوند و قادر به استفاده از فناوریهایی مانند هوش مصنوعی در تحقیقات خود باشند.
بدون شک در روند توسعه آتی باستانشناسی شاهد سیستمهای روششناختی اصلاحشده و استاندارد بیشتری در علم و فناوری خواهیم بود و البته این مسئله را نیز باید مد نظر قرار داد که بر خلاف بسیاری از حوزهها، هوش مصنوعی هیچگاه قادر به جایگزینی باستانشناسان نمیشود زیرا در نهایت عملیات حفاری، نجاتبخشی و کاوش تنها از عهده باستانشناس برآمده و هوش مصنوعی میتواند انسان را در تفسیر این یافتهها کمک کند.