سیاوش یکبار دیگر به تمرین تیم برگشته، در آغوش ساپینتو عکس یادگاری گرفته و حالا دوباره به استقلال ملحق شده است. قهر و آشتیهای این مدافع، در حقیقت بازسازی روابط خاص بهروز رهبریفرد با علی پروین در دهه ۷۰ است.
مدافعی که مدام از تیم کنار گذاشته میشد و بعد از چند روز با یک جعبه شیرینی به تمرین برمیگشت و باز همه چیز از نو شروع میشد! برای باور اینکه این المانها چقدر شبیه به همان دهه هستند، باید مدیری مثل علی فتحاللهزاده را هم در کادر داشته باشیم. مردی که حالا نقش میانجی را بین بازیکن و مربی تیمش ایفا کرده و دست آنها را در گردن هم انداخته است.
بعد از هزارمین آشتی و هزارویکمین حضور در استقلال، سؤال این است که آیا واقعا سیاوش یزدانی حالا دیگر آماده حضور در ترکیب تیم و تمرکز کردن روی فوتبال شده است؟ او هر بار به یک دلیل ساده از تیم کنار میرود و هر بار زمان بیشتری را از دست میدهد.
«دکتر» آبیها سال گذشته در اوج آمادگی قرار داشت و پای ثابت اردوهای تیم ملی هم بود. حالا اما از آخرین حضور او در زمین فوتبال و آخرین دعوتش به تیم ملی زمان زیادی میگذرد. یزدانی نمیتواند همهچیز را به گردن تقدیر بیندازد. مجموعهای از رفتارهای غیرحرفهای و مصاحبههای شتابزده، او را به این نقطه رسانده است. حالا هم بعید بهنظر میرسد که او بتواند زوج آماده غلامی-سیلوا را در ترکیب استقلال تغییر بدهد. او تا قهر بعدی، همچنان در اردوی استقلال خواهد ماند.