۱۶ماه از آخرین روزی که محمد سر کار رفت و بعد از رسیدگی به حساب و کتاب شرکت، برای درآمد بیشتر گوشی خود را روشن و مشغول کار در اسنپ شد، میگذرد. در این مدت او ناپدید شده و تلاش خانوادهاش برای یافتن او بینتیجه مانده است.
۲۰فروردین سال۱۴۰۱ محمد احمدیان بعد از اینکه از شرکتی که بهعنوان حسابدار کار میکرد، خارج شد؛ با گوشی خود و از طریق برنامه اسنپ مسافری گرفت و مشغول شغل دومش شد. بعد از آن به طرز مرموزی ناپدید شد و در این مدت تلاش همسرش برای یافتن او بینتیجه مانده است. همسر محمد در گفتگو با جامجم در مورد مفقود شدن او گفت: ما چهار سال قبل با یکدیگر ازدواج کردیم و به خاطر وضع خوب پدر همسرم در طبقه سوم ساختمان او ساکن شدیم. زندگی خوبی داشتیم تا اینکه روز ۲۰فروردین سال۱۴۰۱ همسرم مفقود و زندگی ما تبدیل به جهنم شد. میدانستم همسرم مشغول حسابداری در یک شرکت است، به همین دلیل آن روز با او تماس نگرفتم و منتظر شدم تا از سر کار بیاید. از ساعت ۵ عصر موبایلش خاموش شد. آخر شب وقتی نگرانش شدیم با پدرشوهرم به پلیس مراجعه و گم شدن محمد را گزارش دادیم. ماموران مشغول بررسی شده و متوجه شدند او آخرین بار دو مسافر را سوار کرده و بعد از رساندن مسافر آخر به مقصد، دیگر خبری از او نشده است.
زن جوان ادامه داد: موبایل همسرم حوالی جوانمرد قصاب خاموش شده بود و اثری از خودرو وی نیز نبود، اما حدود ۱۰ روز بعد، پلیس پراید مدل ۹۱ همسرم را در محله خزانه پیدا و به پارکینگ منتقل کرد. از خودرو فقط باند سرقت شده بود. با گذشت بیش از یکسالونیم از مفقود شدن همسرم، هنوز خودرو در پارکینگ است و به خانوادهاش تحویل داده نمیشود. وی با اشاره به اینکه در ماجرای گمشدن همسرش یک مظنون هم بازداشت شد، گفت: ماموران یک مظنون را یک ماه بازداشت کردند و تحقیقات از او انجام شد تا شاید ردی از همسرم به دست بیاید، اما مشخص شد او هیچ نقشی در گم شدن محمد ندارد و آزاد شد. ما امید داریم که محمد زنده است و بهزودی ردی از او بهدست میآید. در این مدت چند بار مفقود شدنش را آگهی کردهایم، اما دریغ از یک تماس، همسرم گویی آب شده و به زمین رفته است. فکر نمیکنم او قربانی سرقت شده باشد، چراکه یک گوشی قدیمی کمارزش داشت و از خودرو نیز فقط باند سرقت شده و بقیه وسایل دستنخورده بود. نزدیک تولد یکسالگی فرزندمان، محمد مفقود شد و پسرم در حسرت پدر ماند. درحال حاضر هم اگر کسی از همسرم خبر دارد، خوشحال میشویم به ما اطلاع دهد تا پایان نگرانیها و عذاب ما باشد. از آنجا که پرونده مسکوت شده است، از مسئولان قضایی شهرری درخواست داریم بار دیگر آن را به جریان بیندازند تا زودتر ردی از همسرم پیدا شود.