اولین برگ از این پرونده که گزارش تیراندازی بود یکی از روزهای مردادماه سال ۹۵ توسط پلیس تکمیل شد. آن روز به ماموران پلیس اندیمشک خبر رسید که در یکی از روستاهای اطراف چند نفر به شکل مسلحانه با یکدیگر درگیر شده اند و در این درگیری یک نفر جان باخته و یک نفر نیز به شدت مجروح شده است.
دقایقی از این حادثه میگذشت که ماموران خود را به محل رساندند و تحقیقات آغاز شد. شواهد اولیه نشان میداد که ضارب و مقتول با یکدیگر پسرعمو بودند. آنطور که اطلاعات اولیه نشان میداد آنها از مدتها قبل بر سر زمینهای کشاورزی شان که در اراضی کرخه واقع شده و نحوه آبیاری با یکدیگر دچار اختلاف شده بودند و حتی بزرگان منطقه نیز نتوانسته بودند بین آنها پادرمیانی کنند. آن رو با بالا گرفتن این اختلافات متهم از روی پشت بام خانه اش که به حیاط خانه مقتول مشرف بود به سوی او و برادرش تیراندازی کرد و این حادثه اتفاق افتاد.
متهم بعد از این تیراندازی خونین گریخته بود و هیچ کس از مخفیگاهش اطلاعی نداشت. ماموران از همان دقایق اولیه تحقیقات گستردهای را برای دستگیری او آغاز کردند، اما تلاشهای شان بی نتیجه بود تا اینکه یک روز بعد با وساطت یکی از بزرگان منطقه متهم نزد ماموران پلیس رفت و خودش را تسلیم کرد.
وقتی متهم تحت بازجویی قرار گرفت به جنایتی که مرتکب شده بود اعتراف کرد، اما مدعی شد که ناخواسته باعث قتل پسرعمویش شده است. او گفت: مقتول علاوه بر پسرعمویم بود، شوهر خواهرم بود و ۲ فرزند داشت. ما مدتها بود که بر سر آبیاری زمینها با یکدیگر بحث مان شده و درگیری داشتیم و این درگیریها ادامه پیدا کرده بود تا اینکه روز حادثه در حالی که به شدت از دست پسرعمویم عصبانی بودم اسلحهای که در خانه داشتم را برداشتم و روی پشت بام رفتم.
خانه ما کنار خانه پسرعمویم قرار دارد و از آنجا او و برادرش را دیدم که در حیاط بودند و شروع به تیراندازی به سوی آنها کردم. میخواستم آنها را بترسانم تا شاید از این راه مشکلات مان برطرف شود، اما هر دو نفرشان هدف گلوله قرار گرفتند و شوهرخواهرم فوت و برادرش مجروح شد، اما باور کنید هدفم قتل نبود و حالا پشیمان هستم.
در ادامه روند رسیدگی به این پرونده متهم در دادگاه کیفری یک استان خوزستان محاکمه شد. در این جلسه عموی متهم به عنوان، ولی دم مقتول خواستار قصاص او شد. در جلسه محاکمه پسرعموی دیگر متهم که در این حادثه دچار نقص عضو شده نیز خواستار مجازات او شد. در این شرایط بود که قضات دادگاه متهم را گناهکار تشخیص داده و او را به قصاص محکوم کردند. این رای مدتی بعد نیز در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد تا همه چیز برای مجازات قاتل فراهم شود.
با وجود قطعی شدن حکم قصاص روند رسیدگی به پرونده طولانی شد تا اینکه چند روز قبل قرار شد رسیدگی به پرونده با اجرای حکم پایان یابد. از آن زمان تلاشها برای ایجاد صلح و سازش در پرونده آغاز شد. یکی از افرادی که در این بین نقش زیادی داشت زعیم شیخ علی بن ناصر آل نبهان بود. جوانی که بخاطر تلاشهایش در ایجاد صلح و سازش به چهره ملی صلح معروف شده است.
تلاشها برای صلح و سازش در این پرونده در حالی ادامه داشت که هفته فراجا نیز فرا رسیده بود. در این شرایط سرهنگ گوروئی، فرمانده انتظامی اندیمشک و سروان هکی، فرمانده پاسگاه شهر آزادی نیز برای رضایت دادن اولیای دم پادرمیانی کردند تا اینکه اولیای دم بعد از گذشت ۷ سال از قتل فرزندشان به احترام این افراد و بخاطر هفته فراجا قاتل را بخشیدند.