مردی جوان که با شکایت همسایههایش مواجه شده میگوید هیچ رفتار ناشایستی ندارد و همسایهها به او تهمت زدهاند.
پیام یک سال قبل از همسرش جدا شد و تنها زندگی میکند. حالا همسایهاش از او به خاطر رفتارها و روابطش شکایت کرده است.
پیام ماجرا را برای سایت جنایی توضیح میدهد:
*چرا همسایهات شکایت کرده است؟
میگوید من درخانه پارتی میگیرم و رابطه نامشروع دارم. به قول خودش خانه فساد درست کردهام.
*درست میگوید؟
این چه حرفی است! من چه خانه فسادی دارم! من کارمند هستم و سرکار میروم از صبح تا بعد از ظهر نیستم چطوری میتوانم خانه فساد داشته باشم؟
*پس چرا چنین حرفی زده است؟
با من لج کرده است. چون زنش با همسر من دوست بود و ما جدا شدهایم چنین حرفی میزند.
*چرا از همسرت جدا شدی؟
با هم نمیساختیم همسرم به من گیر میداد چرا شبها دیر به خانه میآیی یا چرا با دوستانت بیرون هستی؟ من هم بدم میآمد و دعوا میکردیم. اینطوری شد که جدا شدیم.
*چند سال با هم زندگی کردید؟
کمتر از یک سال شد. هنوز سالگرد ازدواجمان نشده بود که جدا شدیم.
*از همسرت خبر داری؟
نه. من دیگر با او کاری ندارم، اما متوجه شدهام زن همسایه به خانه مادر او رفت و آمد دارد.
*در خانه پارتی میگیری؟
من مجرد و تنها هستم شبها دوستانم میآیند و دور هم جمع میشویم. پارتی نیست. دورهمی دوستانه است. هرکسی حق دارد مهمان داشته باشد. من هم مهمان دارم.
*اینطور که در پرونده آمده همسایههای دیگر هم شاکی هستند.
حرفهای بیخودی است من کاری نکردم همسایهها بهانه میکنند.
*دخترهایی که به خانهات میآیند چه کسانی هستند؟
آنها نامزد یا همسر دوستانم هستند و با همسرانشان میآیند.
*خانوادهات از روابط تو خبر دارند؟
بله دارند. چون من خیلی رفت و آمد دارم خانه جدا دارم.
*نقل قولی از همسرت است که به خاطر خیانت از تو جدا شده است.
او از اول هم من را دوست نداشت، چون پدرم پولدار بود زن من شد و بعد هم که دید از پول پدرم به من چیزی نرسیده جدا شد. دروغ میگوید که دیگران به او نگویند چرا به خاطر پول ازدواج کردی.
*نمیخواهی رضایت همسایهات را بگیری؟
من کاری نکردهام. آنها اشتباه کردهاند.