پاکستان اغلب به توانایی خود برای اسکان بسیاری از مهاجران افغان میبالید اما گروههای حقوق بشری گزارش دادهاند که افغانها در تمام این سالها، چه در محلهای کار و مدرسه و چه در مواجهه با مالکان و مجریان قانونی، با بهرهجویی و تبعیض مواجه بودهاند. این گروه از مهاجران از دو سال پیش و به دنبال سقوط این کشور به دست طالبان، و نیز خروج نیروهای امریکایی ازین کشور، در خطر آزار و اذیتهای داخلی و خارجی قرار گرفتهاند.
دولت پاکستان در ماه اکتبر به یکمیلیون و ۷۰۰هزار نفر میلیون پناهجوی افغان مقیم این کشور مهلت داد که تا اول نوامبر به صورت داوطلبانه خاک پاکستان را ترک کنند. مقامات این کشور همچنین دوشنبه هفته گذشته اعلام کردند که طی دو ماه اخیر حدوداً ۲۰۰ هزار شهروند افغانی خاک این کشور را ترک گفتهاند. اسلامآباد پیشتر هشدار داده بود که در صورت بیتوجهی مهاجران افغان به تذکر تخلیه، این گروه با دستگیری و اخراج اجباری مواجه خواهند شد. این دولت وعده داده که مهاجران و پناهندگان قرار است به طور موقت در مراکز نگهداری شوند و از سوی دیگر به صاحبخانهها هشدار داده که از اجارهی منازل خود به پناهندگان غیرقانونی خودداری کنند.
اسلامآباد اصرار دارد تصمیمی که گرفته در چارچوب هنجارهای بینالملل قابلیت اجراییشدن دارد. این اصرار پاکستان هم احتمالاً به پشتگرمی تصمیم بسیاری از کشورها و از جمله غرب برای اخراج مهاجران غیرقانونی بوده است.
افغانهای مقیم پاکستان پیش ازین نیز با بازگشت اجباری به کشورشان مواجه بودهاند اما این تصمیم هیچگاه در مقیاس گسترده عملیاتی نشده بود. اسلامآباد در توضیح دلیل این تصمیم خود گفته: «اخراج دستهجمعی این گروه، حافظ رفاه عمومی و مدافع امنیت عمومی پاکستان است». در مقابل اما، این احتمال نیز وجود دارد که «سیاست داخلی» و «بدترشدن روابط پاکستان با دولت افغانستان (تحت رهبری طالبان)» به این تصمیم انجامیده باشد.
موضوع اصلی حال این است که افغانستان به رهبری طالبان آمادگی پذیرش این حجم وسیع از عودتکنندگان را ندارد. و این موضوع مترصد رخداد یکفاجعهی وسیع انسانی است: جماعت ۱۵ میلیونی افغان شدیداً در معرض ناامنیهای غذاییاند و این بحران را پدیدههایی طبیعی نظیر سیل و زلزله و خشکسالی تشدید میکند. ضمن آنکه افغانستان به سبب سیاستهای اتخاذشدهی طالبان با کاهش شدید کمکهای جهانی و نیز شمار اندک گروههای امدادی بینالمللی در مرزهای خود روبروست.
بیشتر زنان و دختران بازگشتهی افغان، امکان تحصیل و اشتغال را ندارند. در این میان کسانی که اخطار اخراج به دستشان رسیده، شامل برخی از آسیبپذیرترین افراد میشوند. افرادی از جمله فعالان حقوق زنان، موسیقیدانان و افرادی که پیش از بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان، تحت حمایت ایالاتمتحده در کابل مشغول فعالیت بودند.
برخی از پاکستانیها، از جمله مقامات دولتی این کشور، افغانها را به دزدی مشاغل، خرید و فروش موادمخدر و مشارکت در تروریسم متهم کردهاند. به سبب همین گزارشها، پاکستانیهای حامی پناهجویان، از پیش به خروج هزاراننفری آنها از خاک کشور خود رأی داده بودند. احتمالاً به همین دلایل هم بوده که بسیاری از افغانها از حدود یکدهه پیش از پاکستان دوری میکرده و در عوض ایران را به عنوان مقصد مهاجرت انتخاب کرده و یا از طریق دریای مدیترانه راه گریز به اروپا را پیش میگرفتند. اما برای صدها هزار افغان ناامید، پاکستان، همیشه سادهترین گزینهی ممکن بوده است.
وزیر دولت پاکستان در توئیتی که در آن ویدئویی از سوارشدن گروهی از افغانها به اتوبوس الصاق شده بود، نوشت: «ما امروز از ۶۴ شهروند افغان که راه بازگشت به افغانستان را پیش گرفتند، خداحافظی کردیم. این اقدام دولت پاکستان گواهی بر عزم راسخ این کشور به بازگرداندن افراد مقیمی است که اسناد و مدارک مناسبی ندارند».
ویدئوهای به اشتراک گذاشتهشده در شبکههای اجتماعی، بولدوزرهایی را نشان میدهد که خانههای گِلی پناهجویان افغان را با خاک یکی میکنند و در این میان، افغانها، نومیدانه به تماشای این منظره ایستادهاند.حالا، کامیونهای ارتش طالبان، مملو از پناهجویانی است که از مرزهای پاکستان به ولایات خود بازمیگردند.
عامل اصلی این تصمیم دولت پاکستان، تشدید حملات گروههای تروریستی طالبان پاکستان در دو سال گذشته بوده است. اسلامآباد مدتهاست که طالبان افغانستان را به حمایت و تحریک طالبان پاکستان متهم میکند. البته این اتهام، همواره از جانب طالبان افغانستان رد و تکذیب شدهاند.
هفتهی پیش سازمان عفو بینالملل در مکاتبات خود با دولت پاکستان، به نگرانیهایی در باب آزار و تأخیر در ثبتنام مهاجران افغان پرداخته بود. دیپروسه موچنا، مدیر ارشد عفو بینالملل قویاً از دولت پاکستان درخواست کرده که فوراً تصمیم خود مبنی بر اخراج پناهجویان ثبتنشدهی افغان را لغو نماید. این سازمان اعلام کرده که پاکستان باید به تعهدات حقوق بینالمللی خود از جمله اصل عدم بازگرداندن و توقف سرکوب و آزار و اذیت پناهجویان افغان در سراسر کشور عمل کند.
این امر به ویژه در مورد زنان و دختران افغان، یعنی گروهی که صرفاً به سبب جنسیت خود در معرض آزار و اذیت و سایر موارد نقض جدی حقوق بشر هستند، صدق میکنند. برای اکثریت قریببهاتفاق این زنان، زندگی و تحصیل در پاکستان میتواند تنها شانس برای دریافت تحصیلات رسمی باشد. از سوی دیگر شمار قابلتوجهی از پناهجویان افغان از جمله روزنامهنگاران، مدافعان حقوق بشر، زنان معترض، هنرمندان و مقامات سابق دولتی و پرسنل امنیتی نیز در صورت اجبار به بازگشت به کشور خودشان، در خطر آزار و اذیت و سرکوبشدن توسط طالبان قرار دارند.
پرواضح است که افغانها به دنبال پشتسرگذاردن یکی از بدترین بحرانهای اقتصادی خویش در سالهای اخیر و نیز احیای مجدد تروریسم طالبان پاکستان، نقش قربانی را بازی میکنند. ماه گذشته سرفراز بوگتی، وزیر داخله موقت، افغانها را به دستداشتن در جنایات سازمانیافته و تروریسم متهم کرده و به طور غیرمستقیم آنان را بانیان ایجاد مشکل در مسیر بهبود اقتصادی پاکستان قلمداد کرد.
البته که این میان برخی پاکستانیها نیز این اقدام را محکوم کرده و طی روزهای اخیر با برگزاری تظاهراتی مخالفت خود را نشان دادهاند. با این وجود بعید به نظر میرسد که افکار عمومی تحت تأثیر نمایشهایی ازین دست قرار بگیرد. پاکستان توسط یک دولت موقت غیرسیاسی رهبری میشود که در حال آمادهسازی این کشور برای انتخابات ماه ژانویه است. احتمالاً این سیاست را ارتشی که حمایت میکند که نفوذ بالایی بر این رژیم موقت دارد.
همانطور که ارتش پاکستان به طور علنی این تصمیم دولت را مورد تأیید قرار داده و در جلسهی نهاییِ طرح مزبور حضور به هم رسانده است.
در این بین، روابط پاکستان با طالبان نیز رو به بدترشدن است. اسلامآباد بر این باور است که این گروه، آنطور که باید برای مهار حضور جنگجویان و پایگاههای تحریک طالبان در افغانستان تلاش نکردهاند. تا حدودی نیز امکان دارد که اسلامآباد از این سیاست اخراج برای وادار ساختن طالبان _که این حرکت را محکوم کردهاند_ به همیاری در مبارزه با تروریسم استفاده کرده باشد.
اما آنچه که در پایان باقی میماند افغانهای آسیبپذیر- از تازهواردان جوان تا ساکنان مسنتر و افراد مستقر در پاکستان _ است که قربانی این سرنوشت محتوم ژئوپلتیکی شدهاند. با این وجود، دغدغه دولت پاکستان برای حفظ امنیت ملی و آرامش آحاد مردم در این کشور نیز بلاموضوع نیست. عطف به این موضوع که مهاجرپذیرترین کشورها و از جمله ایالات متحده، ماههاست که با ظهور مجدد بحران مهاجرت در آن کشور به فکر چارهای برای مهار بحرانهای احتمالی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در آینده بودهاند، طبیعی است که هر کشور مهاجرپذیر دیگری نیز با اتخاذ سازوکارهای مرتبط و قانونمند، به دنبال حلوفصلکردن مسأله مهاجران و مهاجرپذیری در مرزهای خود باشد.