۴ قاتل که حکم قصاصشان تایید شده و به مرحله اجرا رسیده بود، سحرگاه دیروز در زندان قزل حصار پای چوبه دار رفتند و قصاص شدند.
یکی از آنها قاچاقچی بین المللی شیشه بود که مورد عفو قرار گرفته و بعد از ۱۰ سال از زندان آزاد شد، اما ۴۸ ساعت بعد در درگیری دست به جنایت زد. شروع این پرونده به شامگاه سی ام مرداد سال ۹۹ برمی گردد. آن روز گزارش یک درگیری حوالی دروازه غار به پلیس اعلام شد. بررسیها حکایت از این داشت که پسری جوان در درگیری با ضربه چاقویی زخمی شده و برای درمان به بیمارستان انتقال یافته است. تحقیقات حکایت از این داشت که درگیری به خاطر کری خوانی در پاتوق افراد خلافکار رخ داده است. دعوای آنها به خیابان کشیده شده و یکی از آنها با چاقو دیگری را زخمی کرده بود. ماموران با سرنخهای بدست آمده ضارب را شناسایی و دستگیر کردند. او مدعی بود که دعوای خونین آنها به خاطر کری خوانی و شرط بندی بوده است.
متهم درگیری خونین روانه زندان شده و پرونده در یکی از دادسرایهای تهران در حال رسیدگی بود، اما بعد از گذشت یک هفته از درگیری، جوان مجروح با وجود تلاش پزشکان تسلیم مرگ شد. با فوت وی، متهم به قتل که جوانی ۳۰ ساله بود تحت بازجویی قرار گرفت. بررسیها نشان میداد که او سابقه دار بوده و بارها به اتهام درگیری و قاچاق مواد مخدر به زندان رفته بود. وی از نوجوانی پا در دنیای تبهکاران گذاشته و آخرین بار سال ۸۹ به اتهام قاچاق شیشه به کشورهای تایلند و مالزی دستگیر و به حبس ابد محکوم شده بود، اما مورد عفو قرار گرفته و حکمش به ۱۰ سال زندان تبدیل شد. وی سال ۹۹ و پس از گذراندن دوران محکومیتش از زندان آزاد شد، اما اما فقط دو روزطعم آزادی را چشید چرا که ۴۸ ساعت بعد از آزادی مرتکب قتل شد.
بهشتم تبدیل به جهنم شد
متهم در بازجوییها گفت: من اصلا قصد کشتن مقتول را نداشتم. آن روز مشروبات الکلی مصرف کرده و در حالت مستی بودم. دو روزی بود که آزاد شده بودم و انگار پا در بهشت گذاشته بودم. زندگی در زندان و پشت میلهها خیلی سخت است. تنها ۴۸ ساعت طعم آزادی را کشیدم و آن شب در حالیکه مست بودم قدم در پاتوق افراد خلافکار گذاشتم تا قمار بازی کنم. گاهی قبل ازاینکه زندانی شوم قمار بازی میکردم. آن شب هم رفته بودم تا قمار بازی کنم که مقتول و دوستانش را در پاتوق دیدم. آنها را اصلا نمیشناختم و تا به حال ندیده بودم. ظاهرا بچههای شرق تهران بودند. شروع کردیم به کری خوانی. میگفتند بهتر از من بازی میکنند و همیشه برنده هستند. اما من مدعی بودم که برنده بازی خودم هستم و آنها بازنده. بر سر همین کری خوانی و شرط بندی ناگهان درگیری پیش آمد. دعوای ما حتی به بیرون از پاتوق یعنی در خیابان کشیده شد. آنها چاقو داشتند و من هم برای دفاع از خودم چاقویی به سمتشان پرتاب کردم که به مقتول برخورد کرد. وقتی او خون آلود روی زمین افتاد از ترسم فرار کردم، اما چند ساعت بعد دستگیرم کردند. وقتی در زندان بودم اصلا یک درصد هم تصورش را نمیکردم که مقتول جانش را از دست بدهد، اما از بخت بد من یک هفته بعد خبر فوتش را دادند و به این ترتیب اتهام قتل در پرونده ام ثبت شد.
وی درباره قاچاق مواد مخدر گفت: من در زمینه واردات لوازم یدکی ماشین فعالیت داشتم. در یکی از سفرهایم به تایلند با یک قاچاقچی حرفهای آشنا شدم. قرار شد از ایران برایش شیشه بفرستم تا در آنجا توزیع کند. سود خوبی گیرمان میآمد و به همین دلیل وسوسه شدم تا وارد این بازی شوم. بعد از بازگشت به ایران کارم را شروع کردم. افرادی که مسافر تایلند یا مالزی بودند را شناسایی کرده و با وعده دستمزد خوب، مواد مخدر را به آنها میدادم تا به صورت ماهرانه در چمدان هایشان جاسازی کنند. بعد از آن مواد را باید در کشور تایلند و مالزی به رابطها تحویل میدادند تا در آن کشورها توزیع شود. وی که علاوه بر قاچاق، سابقه درگیری هم دارد در ادامه گفت: من معروف به ببر بودم و همه از من حساب میبردند شاید به همین دلیل بود که ناخواسته دست به جنایت زدم.
این متهم پس از مدتی در دادگاه کیفری پای میزمحاکمه رفت و به قصاص محکوم شد. حکم قصاص وی پس از قطعی شدن به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد و به مرحله اجرا رسید که دیروز پرونده زندگی این قاتل بسته شد.
قصاص دومین عامل درگیری
دومین قاتلی که نامش در فهرست قرار داشت و دیروز پای چوبه دار بود مردی جوان بود که شامگاه ششم شهریور سال ۹۶ در درگیری دست به جنایت زد. مقتول پسری جوان بود که بر اثر اصابت چاقو به گردنش زخمی و به بیمارستان منتقل شده است. یکی از شاهدان در این باره گفت: لحظاتی قبل یکی از اشرار محل را دیدم که یقه پسرجوانی را گرفته بود و میگفت تو پشت سر من بدگویی کرده و حرفهای نامربوط زدهای. بر سر این موضوع با هم درگیر شدند که ناگهان مرد شرور با چاقو ضربهای به پسرجوان زد و فرار کرد.
ماموران با شناسایی هویت ضارب که جوانی ۲۸ ساله و از اراذل و اوباش معروف منطقه بود، او را در حالیکه چاقو به دست داشت در یکی از خیابانهای پایتخت محاصره کردند. او پا به فرار گذاشت و حتی به شلیک اخطار پلیس هم توجهی نکرد. مرد جوان در نهایت وارد یک قهوهخانه شد و همان لحظه ماموران که حدس میزدند وی ممکن است دست به گروگانگیری بزند با شلیک گلوله به پاهایش او را دستگیر کردند. متهم به بیمارستان منتقل شد و لحظاتی بعد از این ماجرا از بیمارستان خبر رسید جوانی که توسط وی مجروح شده بود در بیمارستان جان باخته است.
متهم پس از بهبودی تحت بازجویی قرار گرفت و گفت، چون مقتول پشت سرم در محل بدگویی کرده بود با او درگیر شدم و چند ضربه به او زدم، اما قصد کشتن وی را نداشتم.
این متهم پس از بازسازی صحنه قتل روانه زندان شد و مدتی بعد در دادگاه کیفری پای میزمحاکمه رفت. اولیای دم درخواست قصاص وی را کردند که پس از صدور حکم مرگ وی و مهر تایید قضات دیوان عالی کشور بر این رای صادر شده، شمارش معکوس برای قصاص این مجرم آغاز شد.
۱۷ آبان ۱۴۰۲ تاریخی بود که برای اجرای حکم قصاص وی در نظر گرفته شد و وی سحرگاه چهارشنبه پای چوبه دار رفت و قصاص شد.
پایان زندگی قاتلان همسر
سومین قاتلی که دیروز قصاص شد، هفدهم آبان سال ۹۶ همسرش را به قتل رساند و درست در ششمین سالگرد فوت وی به دار مجازات آویخته شد. در آن زمان وقتی به پلیس خبر رسید که زنی ۳۵ ساله در خانه شان در پایتخت به قتل رسیده، تیم جنایی وارد عمل شد تا قاتل را پیدا کند. درهمان
بررسیهای اولیه مشخص شد که عامل جنایت همسر مقتول است. مردی که از مدتها قبل به خاطر اعتیاد به مواد مخدر بیکار شده بود و زن جوان مخارج زندگی را پرداخت میکرد. این مرد اگرچه ناپدید شده بود و هیچ کس از وی خبر نداشت، اما بامداد جمعه ۱۹ آبان، در حالی که بیش از ۲۴ساعت از جنایت گذشته بود در منطقه گمرگ درحالی دستگیر شد که روی پل عابرپیاده رفته و قصد داشت با پریدن به پایین به زندگیش پایان بدهد.
وی در بازجوییها به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: همسرم مدام سرش توی گوشی بود و در تلگرام چت میکرد. چند وقت پیش پایش را توی یک کفش کرد که باید حق طلاق را به او بدهم. من هم برای اینکه اوضاع را آرام کنم قبول کردم و حق طلاق را به او دادم. از آن روز به بعد هر بار با هم دعوا میکردیم میگفت دیگر مرا نمی خواهد و قصد دارد از من جدا بشود. مدام سرکوفت میزد که من معتادم، بیکارم و نمیتوانم او را خوشبخت کنم. روز حادثه هم بر سر این مسائل با هم درگیر شدیم و من با سنگ و چاقو وی را به قتل رساندم.
این مرد نیز پس از محاکمه در دادگاه کیفری به قصاص محکوم و سحرگاه دیروز به دار مجازات آویخته شد تا این پرونده جنایی به بایگانی فرستاده شود.
اما این تنها همسرکشی نبود که دیروز قصاص شد چرا که چهارمین و آخرین قاتلی که پرونده زندگیش دیروز بسته شد، مردی بود که سال ۹۷ با همسرش در خانه درگیر شده و به روی او اسید پاشید.
وی پس از این اقدام هولناک، همسرش را خفه کرد که پس از دستگیری مدعی شد از مدتها قبل با همسرش دچار اختلاف شده بود، اما دلش نمیخواست او را طلاق بدهد. وی اعتراف کرد که روز حادثه پس از جدال با همسرش، تصمیم گرفت به زندگیش پایان بدهد. این مرد همسرکش نیز به قصاص محکوم شده و سحرگاه دیروز در کنار ۳ قاتل دیگر به دار مجازات آویخته شد.