جامعه ایران چندین سال است که روزهای سختی را میگذراند. از مسایل اقتصادی و معیشتی گرفته تا محدودیتهای اجتماعی، عرصه را تنگتر کرده است. از سویی، نظام حکمرانی به نظر میرسد نهتنها در رفع نیازها و خواستهای مردم اقدام نکرده که به تعبیر برخی کارشناسان، بعضا در تقابل با خواستهای آنها قدم برداشته است.
اکنون هر سال مبالغ زیادی صرف تحصیل افراد متخصص میشود. راه و پروژههای عمرانی ساخته میشود. دولتها میآیند و میروند و هدف نهایی تمامی اینها، افزایش رفاه عمومی است. یکی از مهمترین شاخصهای تاثیرگذار بر سطح رفاه، میزان مصرف کالاهای خوراکی از سوی خانور است. سیاستهایی که در اقتصاد و جامعه اعمال میشود، مستقیما بر مصرف و سطح رفاه افراد جامعه اثرگذار است. به همین ترتیب، احتیاط و سنجش مدام سیاستها و آثار آنها از الزامات سیاستگذاری و تصمیمگیری به شمار میآید.
بانک جهانی در گزارشی، تصویر نگرانکنندهای از وضعیت درآمدها و مصارف خانوارهای ایرانی ارائه کرده است. این گزارش که در نوامبر 2023 منتشر شده، مربوط به سالای 2011 تا 2020 است. اطلاعات این گزارش برمبنای دادههای سالانه بودجه خانوار تهیه شده که نشان میدهد خانوارهای ایرانی در طول این سالها چگونه درآمد خود را از دست دادهاند.
این گزارش با استناد به یکسری دادهها به روند فقر، عوامل تعیینکننده و محرکهای فقر در ایران میپردازد. در دهه گذشته رشد اقتصاد ایران بیثبات بوده و عمدتا منفی بوده است. تحریمها تاثیر اقتصادی قابل توجهی داشته است.
دورههای پی در پی تحریمهای اعمال شده علیه ایران باعث کاهش قابل توجه تولید ناخالص داخلی شده است. عدم رشد اقتصادی با تورم بالا همراه شده است که به کاهش قدرت خرید در شرایط واقعی کمک کرده است.
با نگاهی به توزیع مصرف خانوارها، فقیرترین در دوران رکود بیشترین آسیب را متحمل شدند و در دورههای رونق اقتصادی کمترین نفع را بردند. دهکهای فقیر مجبور شدهاند برای درآمد خود به طور فزایندهای به دستمزدها و درآمدها خوداشتغال متکی باشند، زیرا ارزش یارانههای نقدی کاهش یافته است.
در دورههای کاهش رشد اقتصادی، افزایش فقر ناشی از کاهش ارزش واقعی درآمد حاصل از دستمزدها و خوداشتغالی بود. بر همین اساس، از آنجا که درآمد خانوارها بر اثر تورم کاهش مییابد، آنها مجبور به کاهش مصرف شدند و بسیاری از خانورها را به عمق فقر سوق داده است.