ورزشکاران ایرانی در سالهای اخیر روزهای سختی را در عرصه بینالمللی سپری کردهاند. روزهایی که البته خودشان در رقمزدن آن چندان نقشی نداشته و بیشتر اسیر اتفاقات بیرونی شدهاند. سالها قبل بود که بهواسطه بالارفتن عدهای از دیوار سفارت عربستان در تهران، سعودیها که لابی قوی در AFC داشتند، توانستند علیه تیمهای ایرانی حکم بگیرند و بازی نمایندگان دو طرف را به زمین سوم ببرند تا از این طریق بتوانند از بازیهای دشوار مقابل هواداران مشتاق ایرانی، جان سالم به در ببرند.
این موضوع تا ابتدای همین سال هم ادامه داشت تا اینکه سرانجام، بهبود رابطه دیپلماتیک دو کشور ایران و عربستان، این ممنوعیت را برداشت و دوباره تیمهای عربستانی به ایران سفر کردند. در کنار این موضوع، داستان تحریمهای اعمالشده از سوی آمریکا هم نقش زیادی در آزار ورزشکاران ایرانی برای حضور در تورنمنتهای جهانی ایفا کرده و عدم صدور ویزا برای آنها تبدیل به یک چالش جدی شده است. این اتفاق پرتکرار درحالی وضعیت تعداد زیادی از ورزشکاران حرفهای ایران را برای گرفتن امتیازات لازم جهت حضور در تورنمنتهای مهم از جمله المپیک به مخاطره انداخته که نیاز به تقویت دیپلماسی ورزشی بیش از هر زمان دیگری احساس شده است.
اگرچه ماجرای عدم صدور ویزا برای ورزشکاران ایران تبدیل به دغدغهای برای مسئولان شده و آنها در پی یافتن راهحلی برای این بحران هستند، ولی بهتازگی، چالش بازی در کشور ثالث دوباره سراغ ورزشکاران ایران آمده و اینبار گریبان بازیکنان تیم ملی تنیس را گرفته است. این یکی از آن دست اتفاقاتی است که هضم آن چندان ساده به نظر نمیرسد. تیم ملی تنیس دیویس ایران که دست به کار بزرگی زده و به مرحله پلیآف گروه دو رقابتهای جهانی رسیده، طبق قرار قبلی میبایست در ایران از استونی میزبانی میکرد که مقاومت رقیب از حضور در ایران، همهچیز را تبدیل به یک علامت سؤال بزرگ کرد.
استونی با اشاره به موارد سیاسی، از حضور در ایران سر باز زده و برخلاف رأیهای صادرشده اولیه، نهایتا با کشاندن کار به دادگاه مستقل ورزش، حرفش را به کرسی نشاند. حالا آنها هم علیه ورزش ایران حکم گرفته و فدراسیون جهانی تنیس ایران را مجبور کرده که چشمش را روی حق میزبانیاش ببندد و با استونی در کشور ثالث به میدان برود.
این خبری است که روز گذشته، فدراسیون تنیس روی خروجی سایتش گذاشت و نوشت «دادگاه مستقل ورزش ساعتی پیش با صدور رأی نهایی خود درخصوص شکایت استونی از میزبانی ایران در مرحله پلیآف گروه ۲ جهانی رأی خود را صادر کرد. در این رأی آمده است: همانطورکه در جریان هستید شکایت استونی از میزبانی ایران بارها مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت که هر بار، فدراسیون جهانی با تأکید بر میزبانی ایران بر برگزاری این بازی در تهران موافقت خود را اعلام کرد، اما بعد از شکایت اخیر استونی در یک ماه گذشته و اتفاقات اخیر، این دادگاه اعلام میدارد فدراسیون جهانی مکلف به برگزاری این بازی در کشوری ثالث بوده و این رأی نهایی است».
رای نهایی در شرایطی صادر شده که پیش از این، دو دادگاه به سود فدراسیون تنیس ایران رأی داده و گفته بودند که این کشور باید از حق میزبانیاش بهره ببرد. تیم تنیس دیویسکاپ ایران بعد از قریب به پنج دهه برای اولین بار خودش را به گروه دو رقابتهای جهانی رسانده و رقیب استونی در پلیآف شده است. پیش از این قرار شده بود استونی برای بازی با ایران روزهای ۱۳ و ۱۴ بهمن به تهران سفر کند تا در دیدار پلیآف به مصاف تیم ملی تنیس ایران برود. با وجود آنکه همه چیز در فدراسیون جهانی از پیش تعیین شده بود، یکباره فدراسیون تنیس استونی پایش را در یک کفش کرد که حاضر نیستند به تهران یا در کل به ایران سفر کنند.
آنها با اشاره به موضوعاتی غیرورزشی بر این ماجرا اصرار داشتند که بازیشان با تیم ملی ایران در کشوری دیگر برگزار شود. وقتی چنین خواستهای با مخالفت اولیه فدراسیون جهانی تنیس روبهرو شد، آنها هم طرح شکایتی در یکی دو نوبت به نهادهای وابسته تنیس در لندن بردند به این امید که بتوانند از حضور در ایران سر باز بزنند. البته که همزمان نامهنگاریهای مکرری هم با فدراسیون جهانی تنیس صورت داده و از در دوستی وارد شدند تا بتوانند از زیر انجام این بازی در ایران شانه خالی کنند. نهایتا، ولی شکایت آنها در دو نوبت راه به جایی نبرد؛ چراکه ابتدا دیوان مستقل تنیس مفاد شکایت استونی را بیاساس دانست و بعد از آن هم خبر رسید که کمیته دیویسکاپ فدراسیون جهانی در کنار دیوان مستقل ورزش رأی به این دادهاند که استونی باید در ایران حاضر شده و به مصاف تیم ملی تنیس برود.
داود عزیزی، رئیس فدراسیون تنیس ایران، پیشازاین به ایسنا گفته بود که دفاعیات خوبی در این زمینه ارائه کردهاند: «استونی نمیخواهد به ایران بیاید و مباحث غیرورزشی را وسط میکشد. یکبار به کمیته دیویسکاپ فدراسیون جهانی شکایت کرد که رد شد. دفعه دوم به دیوان مستقل ورزش در لندن شکایت کرد و مباحثی را مطرح کرد که ربطی به ورزش نداشت. جلسه دادگاه سهساعت و نیم زمان برد و مستندات را ارائه کردیم و درنهایت دادگاه به این نتیجه رسید که، چون تشخیص میزبانی کار تخصصی است، این رأی را داد که فدراسیون جهانی (ITF) در رأی خود اشتباه کرده است و مجدد میزبانی را بررسی کند. این قسمت رأی به ضرر ما بود. دوباره کمیته دیویسکاپ فدراسیون جهانی تشکیل جلسه داد و رئیس فدراسیون جهانی هم حضور داشت و دو جلسه داشتیم. مستندات را ارائه و ادلههای جدیدتری را مطرح کردیم که در جهت رد ادعاهای استونی بود. درنهایت به ما اعلام کردند ایران میزبان است و استونی باید در ایران بازی کند. استونی خیلی اذیت کرد و نزدیک به ۳۰۰ صفحه مکاتبه کردیم. سعی کردیم در سکوت خبری کار را پیش ببریم تا در فضای ورزشی ایران تأثیر منفی نگذارد، چون دو ماه با استونی درگیر بودیم».
بعد از آن عنوان شد که اگر استونی حاضر نشود به ایران بیاید، شکست آنها در این دیدار پلیآف حتمی است و ایران برنده این دیدار حساس پلیآف معرفی میشود. موضوعی که مشخصا حالا با رأی جدید، رنگ باخته و ایران باید در کشوری ثالث به مصاف استونی برود. اگرچه فدراسیون تنیس تا به الان درباره دلایل غیرورزشی استونی برای عدم حضور در ایران صحبتی نکرده، ولی مرور رسانههای این کشور نشان میدهد که دلایلی سیاسی باعث شده تا تیم تنیس استونی چنین تصمیمی بگیرد. دو دلیل عمدهای که باعث شده ورزشکاران استونی تمایلی به حضور در ایران نداشته باشند، یکی مربوط به تحریمهای آمریکا برای افرادی است که در ویزایشان مهر سفر به ایران میخورد و دیگری رابطه خوب ایران با روسیه است.
نکته بحثبرانگیز درباره دلیل دوم فدراسیون تنیس استونی همانطورکه اشاره شد رابطه خوب ایران با روسیه ذکر شده است. اینکه این موضوع چه ارتباطی به داستان اصلی دارد، ریشه در اختلافات دیپلماتیکی دارد که بین استونی و روسیه بعد از جنگ اوکراین شکل گرفته است. طرفین تعداد دیپلماتهای کشور مقابل را بهشدت کاهش داده، سفارتها را تعطیل کرده و همه چیز را در سطح کاردار تقلیل دادهاند. استونی، ایران را متحد روسیه خوانده و یکی از دلایلی که نمیخواهد تیمش را به ایران بفرستد، همین موضوع عنوان کرده است.
حالا اگرچه مسئولان ورزشی ایران، حداقل تا زمان نگارش این مطلب، واکنشی نسبت به این موضوع نداشتهاند، ولی بدیهی است که حلوفصل نکردن چنین مشکلاتی میتواند در آینده ورزش ایران را بیشتر تحت تأثیر قرار دهد. اینکه طلسم ۵۰ ساله شکسته شده و شانس خوبی به ورزش ایران رو کرده، با یک رأی تازه که میزبانی را از ایران گرفته، به خطر افتاده، از آن دست اتفاقاتی است که برای چند دهمین بار، لزوم تقویت دیپلماسی ورزشی را گوشزد میکند. اینکه کشوری با جایگاه استونی که از لحاظ قدرت سیاسی هم توان چندانی در عرصه بینالملل ندارد میتواند برای ورزشکاران ایران تولید دردسر کند، پیام روشنی دارد که باید مسئولان ذیربط آن را بهخوبی گرفته و واکنش مناسبی نسبت به آن داشته باشند.