پایان یک رابطه عاشقانه پنهانی زن جوان را متهم به سرقت کرد

زنی که به سرقت متهم شده می‌گوید، چون رابطه‌اش با مردی متاهل را پایان داده به دروغ از سوی او به دزدی متهم شده است.

پری زن جوانی است که از سوی مردی آشنا به دزدی متهم شده است. این اتهام به راز یک رابطه عاشقانه پنهانی گره خورده است.

پری برای سایت جنایی از زندگی‌اش می‌گوید:

*چرا بازداشت شدی؟

علیه من شکایتی شده و می‌گویند دزدی کرده‌ام در حالی که این‌طور نیست، چون رابطه‌ام را با مردی متاهل پایان دادم او از این طریق می‌خواهد از من انتقام بگیرد.

*چرا با مردی متاهل وارد رابطه شدی؟

من اصلاً نمی‌دانستم او متاهل است. وقتی فهمیدم از این رابطه خارج شدم.

*چطور با هم آشنا شدید؟

من هر روز به یک کافه می‌رفتم و چند ساعتی برای خودم آنجا می‌نشستم. بعد از مدتی متوجه شدم مردی به من خیلی توجه می‌کند. او هم تنها در کافه می‌نشست. این‌طوری بود که به من نزدیک شد و رابطه‌ای بین ما شکل گرفت. من سه سال با او رابطه داشتم و به خانه‌اش رفت‌وآمد می‌کردم تا اینکه اتفاقی متوجه شدم همسر دارد.

*چطور متوجه شدی همسر دارد؟

یک روز در اتاق محسن رژ لب پیدا کردم. وقتی پرسیدم رژ مال کیست گفت احتمالاً مال خودم است و من اشتباهی آنجا گذاشته‌ام؛ اما من اصلاً چنین رژی نداشتم. ما جروبحث کردیم. اول فکر کردم به من خیانت کرده است، اما وقتی با چند نفر از دوستانش صحبت کردم متوجه شدم خانه‌ای که محسن مدعی بود خانه مجردی خودش است در واقع خانه خودش و همسرش است؛ البته زنش بیشتر اوقات شهرستان بود.

*با همسر او هم روبه‌رو شدی؟

محسن همیشه من را به خانه دعوت نمی‌کرد. بعضی وقت‌ها می‌گفت نمی‌تواند من را به خانه‌اش دعوت کند، چون دوستانش هستند. حرفش را باور می‌کردم، اما بعد‌ها متوجه شدم، چون همسرش خانه بود من را به خانه‌اش نمی‌برد. او همسرش را بیشتر اوقات برای مدت طولانی به شهرستان پیش پدر و مادرش می‌فرستاد، بعضی از وسایل خانه را پنهان می‌کرد و بعد من را در آن دوران به خانه‌اش دعوت می‌کرد. یک روز مقابل در خانه محسن رفتم و همه چیز را به زنش گفتم.

وقتی به محسن گفتم رابطه‌ام را با او قطع می‌کنم التماس کرد این کار را نکنم و گفت زنش را طلاق می‌دهد؛ اما قبول نکردم برای همین هم علیه من شکایت کرده که طلا از خانه‌اش دزدیده‌ام. در حالی که طلا را خودش به من هدیه داده است. او یک انگشتر و یک گردنبند هدیه داد و بعد هم شکایت کرد که دزدیده ام.

*راهی داری ثابت کنی؟

مدارک را به دادسرا داده‌ام و فعلاً برایم وثیقه صادر کرده‌اند، امیدوارم بتوانم به قاضی ثابت کنم که این مرد دروغ می‌گوید. او بود که اعتمادم را دزدید و این‌طوری به من خیانت کرد.