متهمان که 5مجرم حرفهای هستند سرقتهایشان را از اواخر سال گذشته آغاز کردند. آنها یکی از روزهای اسفند سال گذشته درحالیکه تجهیزات نظامی همراه داشتند وارد یک صرافی در مرکز تهران شدند. ساعت حدود 12ظهر بود و کارکنان صرافی مشغول کار بودند که متهمان وارد آنجا شده و با نشان دادن کارتهای جعلی خود را مأمور مبارزه با جرایم اقتصادی معرفی کردند. آنها مدعی شدند که گزارشی در اختیارشان قرار گرفته که نشان میدهد در این صرافی تخلفاتی صورت گرفته است و آمدهاند به این تخلفات رسیدگی کنند. اما وقتی با مقاومت کارکنان صرافی مواجه شدند به سراغ مرحله دوم نقشه خود رفتند. مردان مسلح، با تهدید اسلحه دستوپای کارکنان آنجا را بستند و همگی آنها را در اتاقی زندانی کردند. سپس با تهدید رمز گاوصندوق را از آنها گرفتند و هرچه دلار داخل آن بود را درون کیفهای خود ریختند و فرار کردند. پس از فرار سارقان، کارکنان صرافی که بهسختی توانسته بودند دستوپای خود را باز کنند، صاحب صرافی را در جریان قرار دادند و ماجرا به پلیس گزارش شد.
بهدنبال این سرقت، تیمی از مأموران اداره یکم پلیس آگاهی تهران برای کشف اسرار سرقت راهی محل صرافی شدند. در بررسیها معلوم شد که از داخل گاوصندوق معادل 20میلیارد تومان دلارسرقت شده است. آنطور که تصاویر دوربینهای مداربسته نشان میداد، اعضای این باند 5نفر بودند که با یک پژو و موتورسیلکت خود را به صرافی رسانده و درحالیکه ماسک بهصورت داشتند، وارد آنجا شده بودند. پلاک خودرو و موتور آنها جعلی بود و همه این شواهد نشان میداد که پلیس با یک باند کاملا حرفهای روبهرو است.
سرقت دوم
درحالیکه تیم ویژهای از کارآگاهان آگاهی تحقیقات برای شناسایی سارقان را آغاز کرده بودند، گزارش دومین دستبرد به صرافی نیز به پلیس مخابره شد. سرقت دوم با سرقت اول تفاوت چندانی نداشت؛ سارقان 5نفر بودند که خودشان را مأمور جا زده و پس از تهدید کارکنان صرافی با اسلحه و زندانی کردن آنها در اتاق و بستن دستوپایشان، به آنجا دستبرد زده بودند. در سرقت دوم هم چیزی حدود 20میلیارد تومان دلار به سرقت رفته بود و این احتمال وجود داشت که آنها باز هم به سرقتهایشان ادامه دهند.
کارآگاهان پلیس پس از سرقت دوم، در بررسی دوربینهای مداربسته متوجه شدند که دزدان همانهایی هستند که سرقت اول را رقم زده بودند. با توجه به حساسیت ماجرا، تحقیقات برای شناسایی این باند بهطور ویژه ادامه داشت این در حالی بود که دزدان خود را برای اجرای سرقت سوم آماده میکردند؛ سرقتی که با 2سرقت قبلی متفاوت بود.
گروگانگیری میلیاردی
چند روز پیش بود که صاحب یک صرافی بزرگ در پایتخت از خانهاش خارج شد تا به محل کارش برود. وی وقتی وارد پارکینگی در نزدیکی محل کارش شده بود که سرنشینان یک خودروی پژو و موتور که جمعا 5نفر بودند سد راه او شدند. آنها خود را مأمور مبارزه با جرایم اقتصادی معرفی کردند و به این بهانه که مرد صراف مرتکب تخلف شده و باید برای ارائه توضیحات به اداره پلیس برود، به او دستبند زدند و وی را سوار ماشین کرده و با خود بردند. اعضای این گروه، مرد صراف را به باغی در اطراف تهران انتقال دادند و با بستن دستوپا و چشمانش، وی را در اتاقی زندانی کردند. سپس با خانواده مرد صراف تماس گرفتند و در ازای آزادی او درخواست چندین میلیارد تومان ارز دیجیتال کردند. آنها تهدید کردند که اگر پای پلیس به ماجرا باز شود، مرد صراف را به قتل رسانده و جسدش را مثله و در بیابان رها میکنند. خانواده مرد صراف که به وحشت افتاده بودند به خواسته گروگانگیران تن دادند و پس از تهیه چند میلیارد تومان ارز دیجیتال، آن را در اختیار آدمربایان قرار دادند. به این ترتیب آدمربایان، مرد صراف را بعد از 12ساعت گروگانگیری درحالیکه هوا کاملا تاریک شده بود با دستوپا و چشمان بسته در بیابانهای جنوب تهران رها کردند.
بخت با مرد صراف یار بود که در تاریکی شب، راننده خودرویی که از آن حوالی عبور میکرد با دیدن وی به کمکاش شتافت و با شکایت مرد صراف در اداره پلیس، اسرار این گروگانگیری فاش شد. کارآگاهان به تحقیق از مرد صراف پرداختند و با توضیحاتی که وی به کارآگاهان ارائه کرد، معلوم شد که گروگانگیران همان 5سارقی هستند که تاکنون 40میلیارد تومان دلار از 2صرافی در پایتخت دزدیده بودند.
مجرم سابقهدار
با ادامه تحقیقات ویژه، نخستین سرنخها از اعضای این باند بهدست آمد. کارآگاهان در جریان بررسی دوربینهای مداربسته به تصاویری از سارقان، زمانی که ماسک بهصورت نداشتند، دست یافتند و یکی از آنها را شناسایی کردند. او مردی به نام بهزاد بود که چند سال قبل به اتهام سرقت دستگیر و زندانی شده بود اما پس از تحمل چند سال حبس، با سپردن وثیقه از زندان مرخصی گرفته و پس از آن فراری شده بود.
با این سرنخ، پاتوقهای این مرد زیرنظر گرفته شد و کارآگاهان موفق شدند او را شناسایی کنند. در جریان بررسیهای نامحسوس معلوم شد که بهزاد و همدستانش قصد ربودن یک صراف دیگر را دارند. آنها مرد صراف را زیرنظرگرفته بودند و حتی روز سرقت را هم مشخص کرده بودند اما 2روز پیش از آن، درحالیکه همگی در مخفیگاهشان دور هم جمع شده بودند در عملیات ضربتی پلیس دستگیر شدند.
بهزاد، سردسته باند، پس از انتقال به اداره آگاهی به طراحی نقشه سرقتهای سریالی از صرافیها اعتراف کرد و گفت که خودش مدتها بهعنوان پیکموتوری در صرافی کار میکرده و به همین دلیل اطلاعات زیادی از صرافیها بزرگ پایتخت داشته است. وی توضیح داد: سال95 یا 96 بود که در یک صرافی بهعنوان پیک موتوری کار میکردم. صاحب آنجا خیلی به من اعتماد داشت بهطوریکه کلید خانهاش را هم در اختیار من قرار داده بود تا مواقعی که به خارج از کشور سفر میکرد به خانهاش سر بزنم و به گلدانهایش آب بدهم. آخرین بار وقتی صاحب صرافی به سفر خارجی رفته بود وسوسه سرقت از خانهاش به جانم افتاد. در آن زمان به همراه برادرم به خانه مرد صراف رفتیم و 10میلیارد تومان دلار را که در خانه نگهداری میکرد، سرقت کردیم، اما وقتی مالباخته برگشت، به من مشکوک شد و خیلی راحت دستگیر شدم. پس از آن به زندان افتادم و درحالیکه هنوز دوران محکومیتم به پایان نرسیده بود توانستم مرخصی بگیرم و از زندان فرار کنم. سپس باند سرقت و آدمربایی تشکیل دادم و هدفم این بود که به ثروت کلانی برسم و یک صرافی بزرگ تاسیس کنم اما طمع کار دستم داد و پس از سرقت سوم، تصمیم گرفتم به سرقتها ادامه دهم که گیر افتادم. براساس این گزارش، تحقیقات از اعضای این باند ادامه دارد.