یک دانش پژوه حوزه فلسفه تعلیم و تربیت جوان همسری و مدارای اجتماعی با تجرد پسران را از عوامل تاثیرگذار بر بروز پدیده دختران مجرد دانست و گفت: تغییر ارزشهای فرهنگی جامعه، نگرش ابزاری به ازدواج، بازنگری ارزشی جامعه، نگرش منفی به ازدواج و تضعیف ارزشهای دینی جامعه از عوامل فرهنگی موثر بر بروز تجرد جوانان بوده است.
حوزه دستیار رییس جمهور در پیگیری حقوق و آزادیهای اجتماعی و مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی نشستی با عنوان «بررسی تجربه زیسته دختران دهه ۶۰ با نگاهی بر قوانین مصوب مرتبط» را با حضور کارشناسان حوزه جمعیت و خانواده در نهاد ریاست جمهوری برگزار کردند تا به واکاوی مشکلات دختران مجرد متولد دهه ۶۰ بپردازد.
سکینه سادات پاد دستیار رییس جمهور در پیگیری حقوق و آزادیهای اجتماعی در این نشست از اینکه برخی از قوانین برای دختران دهه ۶۰ نسبتی با عدالت ندارد، انتقاد کرده بود.
مشروح سخنان پاد را میتوانید در لینک زیر بخوانید:
پاد: برخی مصوبات برای دختران دهه ۶۰ نسبتی با عدالت ندارد
خدیجه زارعی دانش پژوه فلسفه تعلیم و تربیت در این نشست، موضوع دختران دهه ۶۰ را یک موضوع مغفول مانده دانست و گفت: در سال ۹۹ پروژهای در این خصوص دنبال کردیم که فراتحلیل ۷۰ پایان نامه و مقاله است.
وی افزود: در موضوع جامعه شناسی تجرد قطعی به گروهی از دختران و پسران گفته میشود که به لحاظ فرهنگی و محیط اجتماعی که دارند نتوانستند ازدواج کنند که شاخص آن برای دختران سن ۴۵ سالگی و برای پسران سن ۵۰ سالگی است.
وی با بیان اینکه عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در بروز تجرد قطعی در ایران موثر بوده است، اظهار داشت: در عوامل اجتماعی سه عامل مهم و موثر بود که عدم تعادل جمعیتی، بی عدالتی اجتماعی و آسیبهای اجتماعی در راس آن قرار دارد.
فرصت جمعیتی ایران با تجرد قطعی دختران به تهدید تبدیل شد
این دانش پژوه ادامه داد: بررسی علل جمعیت شناختی در این موضوع اهمیت دارد، زیرا نشان میدهد که، چون این موضوع باعث بازمانده شدن یکسری از دختران از ازدواج بخصوص در نیمه دوم دهه ۵۰ و نیمه اول دهه ۶۰ شده است.
زارعی ادامه داد: دگرگونی سن ازدواج به ظاهر یک عامل فردی است، ولی در واقعیت یک عامل ساختاری است که به عوامل زیادی از جمله جمعیت و ترکیب جنسی و جنسیتی بستگی دارد به طوری که اگر نسبت جنسیتی نامتوازن به ضرر زنان باشد، علاوه بر مشکلات فرهنگی و فساد اخلاقی باعث زمینه تجرد قطعی هم میشود.
این کارشناس حوزه تعلیم و تربیت یادآور شد: در بازه زمانی ۱۳۵۵ تا سال ۱۳۶۵ بیشترین نرخ رشد جمعیتی در ایران ثبت شده به طوری که رشد جمعیت ۳.۶ بوده است.
وی با بیان اینکه این فرصت جمعیتی که قرار بود فرصتی برای کشور باشد، با تجرد قطعی رسیدن دختران به تهدید تبدیل شد، اظهار داشت: یکی از علل جمعیت شناختی دخیل در این حوزه موضوع جنگ تحمیلی است به طوری که بررسی سن شهدای این جنگ نشان میدهد اغلب این شهدا متولدین سالهای ۴۸ تا ۵۱ بودند.
زارعی در عین حال موضوع اثرگذاری جنگ تحمیلی بر تجرد دختران اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ را محدود دانست و گفت: اگرچه این عامل اثرگذار نبوده، اما میتواند باعث تجرد قطعی شود.
وی عدم آمادگی پسران برای ازدواج را عامل دوم برشمرد و اظهار داشت: در بازه زمانی سالهای ۷۵ تا ۸۵ دختران متولد ۵۵ تا ۶۵ به سن ازدواج میرسند ما در این بازه بیشترین مقدار رشد جمعیتی را داشتیم، ولی زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی برای ازدواج این دختران آماده نبود، چون پسران آماده ازدواج نبودند لذا شماری از دختران در سن ازدواج که متولدین دهه ۵۵ تا ۶۵ بودند نمیتوانند همسر مناسبی برای خود پیدا کنند.
تشدید تجرد دختران با پدیده جوان همسری
این پژوهشگر، جوان همسری را عامل سوم ایجاد تجرد قطعی برشمرد و گفت: طبق آمارها از سال ۵۵ تا دهه ۶۰ ساختارهای اجتماعی نسبت مردان آماده ازدواج از تعداد زنان کمتر است؛ این عدم تناسب مضیقه ازدواج را برای دختران فراهم میکند و واقعاً دهه ۶۰ دخترانی که ازدواج کردند با مضیقه دست و پنجه نرم میکردند.
سنت فرهنگی ایران مبنی بر اینکه مردان تمایل به ازدواج با زنان چند سال کوچکتر از خود دارند، باعث میشود جوان همسری اتفاق افتد.
زارعی به عوامل فرهنگی موثر در شکل گیری پدیده دختران مجرد نیز اشاره داشت و افزود: سنت فرهنگی ایران مبنی بر اینکه مردان تمایل به ازدواج با زنان چند سال کوچکتر از خود دارند، باعث میشود جوان همسری اتفاق افتد. همچنین ما به لحاظ فرهنگی قدرت انتخاب گری را تنها به مردان واگذار کردیم و این عوامل در پیوستگی با یکدیگر یک فشار اجتماعی ایجاد کرده که ازدواج را برای دختران دور از دسترس کرد.
وی با یادآوری اینکه با افزایش سن ازدواج اتفاقاً جوان همسری در بین مردان تشدید میشود، اظهار داشت: وقتی پسری به سن ۳۰ تا ۳۴ میرسد با اختلاف سنی ۱۰ سال ازدواج میکند. بیشتر پسرهای دهه ۶۰ که در این بازه سنی ازدواج کرده باشند به لحاظ مشکل اقتصادی با دختران دهه ۷۰ ازدواج کردند و دختران دهه ۶۰ از فرصت ازدواج بازماندند.
زارعی ادامه داد: وقتی سن ازدواج پسران به ۳۵ سال میرسد، اختلاف سنی به بیش از ۱۵ سال افزایش پیدا میکند؛ بنابراین ۸۰ درصد مردان همسرانی کم سن و سالتر از خود انتخاب میکنند و وقتی فاصله سنی ازدواج افزایش پیدا میکند لذا گروهی از دختران فرصت ازدواج را از دست میدهند.
این کارشناس حوزه تعلیم و تربیت با بیان اینکه در چنین شرایطی ازدواج تابع سن ازدواج مردان است، توضیح داد: وقتی پسران دیر به سن ازدواج رسیدند و دیر فرصت اشتغال پیدا کردند، بنابراین دختران فرصت ازدواج را از دست دادند.
وی با یادآوری اینکه همسان گزینی تنها در گروههای سنی پایین رخ میدهد، افزود: به طور معمول همسان گزینی در دوره سنی زیر ۲۵ سال رخ میدهد و بالای این سن همسان گزینی کاهش پیدا میکند.
بیعدالتی اجتماعی تجرد دختران در مناطق روستایی و حاشیه نشین را تشدید کرد
این پژوهشگر حوزه خانواده یادآور شد: آماری که در سال ۱۳۹۰ داشتیم نشان میداد ۱۵.۴ درصد از دختران در گروه سنی ۳۰ تا ۳۴ ساله و ۹.۱ درصد در گروه ۳۵ تا ۳۹ ساله مجرد بودند.
زارعی ادامه داد: طبق این آمار، میزان تجرد دختران در گروه سنی ۴۰ تا ۴۴ ساله برابر ۵.۱ درصد و در گروه سنی ۴۵ تا ۴۹ ساله ۳.۴ درصد بوده است.
وی با انتقاد از اینکه از سال ۱۳۹۰ تا به امروز این مساله پیگیری نشده و ۱۲ سال از این آمار میگذرد، بی عدالتی اجتماعی را یکی دیگر از عوامل موثر بر تجرد دختران دانست.
وی ادامه داد: وقتی توسعه جامعه ما نامتوازن است و به صورت مرکز - پیرامونی دنبال توسعه هستیم، این موضوع زمینه تجرد قطعی برای دختران مناطق کم برخوردار، حاشیه نشین و روستایی را فراهم میکند.
دانش پژوه فلسفه تعلیم و تربیت تاکید کرد: وقتی نگاه اجتماعی شهرمحور و اهمیت درجه دومی به مناطق کم برخوردار و روستایی داریم، مهاجرت پسران، نخبگان، تحصیل کردههای روستایی باعث میشود دختران فرصت ازدواج در مناطق پایین دست را نداشته باشند.
زارعی در این رابطه به آماری در دهه هشتاد خورشدی (۲۲ سال پیش) استناد کرد که بر اساس آن در گروه سنی ۳۵ تا ۳۹ سال در مقابل هر ۱۰۰ زن فقط ۸۵ مرد در مناطق روستایی وجود داشته است؛ این نشان میدهد کاهش قابل ملاحظهای از شانس ازدواج برای دختران در مناطق روستایی و کم برخوردار را داریم.
بی عدالتی اجتماعی زمینه ازدواج را برای دختران از بین برده است
وی در این رابطه به یک تحقیق صورت گرفته از سوی کارگروه مسائل اجتماعی مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی استناد کرد که مناطق حاشیه نشین جمکران را مورد بررسی قرار داده و نشان میدهد تعداد زنان مجرد و مردان مجرد مناطق حاشیه نشین بیشتر است در صورتی که در کل کشور اگر مرد مجرد ما ۳۴ درصد است، در مناطق حاشیه نشین جمکران ۳۹.۵ درصد و زنان مجرد بالای ۱۰ سال در کل کشور ۲۶ درصد و در مناطق حاشیه نشین ۳۱ درصد بوده است.
این دانش پژوه تاکید کرد: این آمار نشان میدهد عامل بی عدالتی اجتماعی زمینه ازدواج را برای دختران از بین برده است.
زارعی اظهار داشت: طبق آخرین سرشماری در سال ۱۳۹۵ در کشور که هفت سال پیش انجام شد، یک میلیون و ۴۳۰ هزار نفر دختر مجرد در رده سنی ۳۰ تا ۵۰ سال داشتیم و ۵۰۰ هزار دختر بالای ۴۰ سال بودند.
وی با بیان اینکه آمار دختران مجرد در روستاها به نسبت جمعیت دو برابر بوده است، افزود: این آمار بدان معناست که اگر برای کل کشور تجرد قطعی ۴ بود، برای جمعیت شهری ۳ بود و برای جمعیت روستایی ۵ بوده است.
این کارشناس حوزه تعلیم و تربیت آسیبهای اجتماعی را از زمینههای بروز تجرد قطعی دانست و گفت: بی اعتمادی، طلاق، فساد اخلاقی، روابط جنسی و عاطفی خارج از چارچوب این زمینه را بوجود آورده که دختران از ازدواج بازبمانند به طوری که در پژوهشهایی که بررسی کردیم، مشخص شد بی اعتمادی و روابط خارج از چارچوب و تمایل به تجرد قطعی در بین مردان رابطه مستقیمی وجود داشت.
عوامل اقتصادی بیش از عوامل فرهنگی بر افزایش سن ازدواج اثرگذارند
زارعی به عامل اقتصادی به عنوان دومین عامل تاثیرگذار بر تجرد دختران اشاره کرد و گفت: دگرگونی سن ازدواج به طور قطعی با مسائل مختلفی در ارتباط است؛ یکی از آنها مسئله اقتصاد است که ازدواج را تسهیل کند یا مشکل کند؛ عوامل اقتصادی بیشتر از عوامل فرهنگی در این حوزه دخیل بودند و سن ازدواج را تحت تاثیر قرار دادند.
این پژوهشگر حوزه خانواده اظهار داشت: در پژوهشهایی که بررسی کردیم، ۴۰ درصد پسران نداشتن شغل را مانع اصلی ازدواج میدانستند و نداشتن درآمد کافی هم یک عامل دیگری بود که نتوانستند ازدواج کنند. وقتی مردان نتوانند ازدواج کنند طبیعتاً باید دختران به تجرد برسند.
زارعی به عوامل فرهنگی موثر بر تجرد دختران نیز اشاره کرد و گفت: سیاست گذاریهای فرهنگی ما در تاخیر سن ازدواج و تجرد دختران عامل مهمی بود. با اینکه متولیان فرهنگی جامعه ما متکثر و متنوع هستند، اما هیچ کدام برنامه واحد و منسجمی درتنظیم زیست جنسی جامعه ندارند.
این کارشناس حوزه تعلیم و تربیت یادآور شد: نهاد تربیت با مشارکت حداکثری کودک و نوجوان یکی از تاثیرگذارترین نهادهاست که پیرامون نقش خود یعنی رابطه تعلیم و تربیت و تنظیم زیست جنسی جامعه هیچ برنامه منسجم و قابل ارائهای تاکنون نداشته است.
وی ادامه داد: نبود مطالعات بین رشتهای و دانش بنیان و نظریه پردازی پیرامون سبک زندگی ایران-اسلامی که به آموزش عمومی گذاشته شود که مردم آموزشها را ببینند موثر است و اگر آموزش بوده در مقالات، کتابها بوده و به دست مردم چیزی نرسیده است.
تحصیلات و رشد و شکوفایی دختران عامل تجرد نیست
زارعی دامه داد: سومین عامل فرهنگی که باعث تجرد شده، مدرنیته بود؛ نفوذ سبک زندگی مبتنی بر مدرنیسم در بدنه اجتماعی و نهادهای دولتی ما و دخالت دادن در حوزه برنامه ریزی باعث شده که زمینه تجرد برای دختران فراهم شود.
وی خاطر نشان کرد: یکی از اسناد بالادستی که در سال ۱۹۹۴ میلادی امضا کردیم، سند پکن بود؛ این سند دقیقا در زمانی بود که دختران متولد سالهای ۵۵ تا ۶۵ در سن ازدواج بودند یعنی در بازه سنی ۱۸ تا ۲۱ سالگی قرار داشتند.
وی با بیان اینکه در آن دوره نهاد حکمرانی و دولتی ما در واقع خود دچار مدرنیته شده بود، افزود: در یافتههای پژوهشی که اثرگذاری مدرنیته را در بدنه اجتماعی و سبک زندگی مردم آشکار کرده این بود که در سال ۱۳۷۹، ۱۷ درصد جوانان موافق تک زیستی بودند و تک زیستی را به زیستی میدانستند، ولی در سال ۱۳۸۴ یعنی دقیقاً بعد از ۵ سال این آمار ۳ درصد رشد میکند.
این دانش پژوه افزود: عوامل فرهنگی و تغییر ارزشهای فرهنگی جامعه و نگرش ابزاری به ازدواج، بازنگری ارزشی جامعه، نگرش منفی به ازدواج، تضعیف ارزشهای دینی جامعه خود عامل تجرد بود و مورد بعدی مدارای اجتماعی با تجرد پسران بود که با تجرد پسران مدارا شده، اما با تجرد دختران برخورد خوبی صورت نگرفته است لذا این زمینه تجرد را برای دختران هم فراهم کرده است.
زارعی اظهار داشت: بسیاری تحصیلات، رشد و شکوفایی دختران را عامل تجرد میدانند در صورتی که فرصت برای جامعه بود، اما به رسمیت نشناختن رشد و شکوفایی و استعداد هویت جدید زنان در نظام سنتی خانواده و اینکه نتوانستیم برای این سیاست گذاری و استفاده کنیم، سبب تجرد دختران شد.
این کارشناس حوزه خانواده ادامه داد: عوامل تجرد قطعی در ایران بیشتر عوامل ساختاری بوده، جمعیت شناختی، اقتصادی، فرهنگی و بازه کوچکی از تجرد قطعی را عوامل خانوادگی و فرهنگی رقم زده است.