همه ما در طول زندگی به تمام اهدافی که برای خود تعیین کردهایم، نرسیده ایم و برای پی بردن به مشکل این سوال را از خود پرسیدهایم. در این مقاله قصد داریم دلایل نرسیدن به اهداف و خواستهها را توضیح دهیم با ما همراه باشید.
چرا به اهدافمان نمیرسیم؟
بدون شک اهدافی برای خود تعیین کردهاید که آنها را در میانه راه رها کرده و یا با تمام تلاشتان نتوانستهاید آن را محقق سازید. باید بدانید که همواره در مسیر رسیدن به اهداف موانع و مشکلاتی وجود دارد که اگر شناختی از آنها نداشته باشید و یا راهحل رفعشان را ندانید، محقق ساختنشان چندان کار آسانی نخواهد بود. حتی ممکن است شما را از هدفگذاری در آینده نیز منصرف کند.
به همین دلیل لازم است دلایل عدم موفقیت در اهداف را بهطور دقیق بدانید تا بتوانید برای تکتک آنها از قبل برنامهریزی کرده و به موفقیت برسید. رسیدن به موفقیت باعث میشود برای اهدف دیگر انرژی و انگیزه کافی داشته باشید.
در یک نظرسنجی که در صفحات اجتماعی خود انجام دادهایم از افراد پرسیدیم که تاکنون برای هدفگذاری اصولی آموزش دیدهاند یا نه. در کمال تعجب بیش از ۸۰% پاسخها منفی بود؛ بنابراین با اطمینان میتوان گفت دلیل اصلی و مهم تمام شکستها و نرسیدنها، درست و اصولی آموزش ندیدن است.
افراد به دلیل آموزش ندیدن، اهداف اشتباهی را برای خود تعیین میکنند که با تلاش و برنامهریزی هم نمیتوان آن را محقق ساخت. این اتفاق نیز باعث ایجاد سرخوردگی، افسردگی و کلافگی شده و بهای سنگینی به همراه دارد.
در ادامه برای پاسخ به سوال چرا به اهدافمان نمیرسیم، ۱۳ دلیل بیان کردهایم.
۱) نسنجید میزان سختیها
زمانیکه هدفی را انتخاب میکنید بهطور معمول در ابتدا به اندازه سختیهای آن هدف توجهی نداشته و گمان میکنید مسیر خیلی سختی برای رسیدن به آن در پیش ندارید. این تصور کاملا اشتباه است.
این بیتوجهی باعث میشود به مرور زمان که در مسیر به سختیها برخورد میکنید، احساس ناامیدی کرده و به این باور برسید که رسیدن به هدف انتخاب شده سخت است و بهکلی از ادامه راه منصرف شوید. انصراف از ادامه راه نیز برای شما و دیگران شکست تلقی شده و شما را از انتخاب اهداف جدید بازمیدارد.
۲) انتخاب اهداف اشتباه و بزرگ
در برخی از مواقع اهدافی که انتخاب میکنید بسیار بزرگتر از واقعیت و تقریبا غیرممکن هستند. برای مثال یکی از اهداف شما افزایش حقوق است. برای رسیدن به این هدف تعیین میکنید که در عرض ۱ ماه حقوق خود را ۳ میلیون تومان به ۳۰ میلیون تومان تبدیل کنید. واضح است که رسیدن به این هدف امری محال و غیرممکن است.
در این صورت بعد از یک ماه به هدفی که برای خود تعیین کردهاید، نمیرسید و حالتان بد میشود. چون از این موضوع غافل هستید که تنها دلیل نرسیدنتان این است که هدفتان بیش از حد بزرگ و غیرقابلدسترس بوده است. بزرگی هدف به این معنی نیست که شما توانایی رسیدن به این مقدار از درآمد را ندارید، بلکه به این معنی است که تعیین بازه یک ماهه کار اشتباهی بوده است.
۳) رعایت نکردن ویژگیهای هدف
اگر برای هدفگذاری دقیق و اصولی آموزش نبینید، بدون شک هدفی که انتخاب میکنید ویژگیها و مشخصات یک هدف درست را ندارد. به این معنی که بدون شناخت ویژگیهای درست یک هدف، هدفی برای خود تعیین میکنید که استاندارد نیست.
ویژگیهای هدف عبارتند از: مثبت بودن، قابل اندازهگیری بودن، مفید بودن برای خود و دیگران، قابل لمس بودن، در راستای اهداف بودن و…؛ بنابراین قبل از هدفگذاری لازم است ویژگیهای یک هدف خوب و درست را بدانید و سپس هدفی تعیین کنید که بتوانید با تلاش و پشتکار به آن برسید.
۴) واقع بینانه نبودن اهداف
بسیاری از افراد اهدافی غیرواقعبینانه برای خود تعیین میکنند که رسیدن به آنها غیرممکن و محال است. اهدافی مانند رسیدن به درآمدی غیرواقعی بدون داشتن برنامه ریزی، تحصیل در رشتهای که توان خواندن آن را ندارید و…. باید اهداف خود را با توجه به تواناییها و استعدادهای خود انتخاب کنید نه اهدافی که باعث جلبتوجه و یا استانداردهای دیگران باشد. جالب اینجا است که موقع نرسیدن به اینگونه اهداف، اصلا به اشتباه بودن هدف خود فکر نمیکنید و مدام از خود میپرسید چرا موفق نمیشویم؟
۵) داشتن باورهای محدودکننده
همه ما در طول زندگی خود باورها و اعتقاداتی داریم که مانع اصلی ما برای رشد و پیشرفت هستند. این باورها بنابر دلایل مختلفی در ذهن ما ایجاد شدهاند، مانند خانواده، محیط زندگی، فرهنگ، میزان تحصیلات، تجربیات گذشته و….
ابتدا باید باورهای محدود کننده خود را بشناسید و سپس در جهت رفع آنها اقدام کنید. در این راه میتوانید از مشاوره گرفتن و مطالعه کتابهای مختلف استفاده کنید تا نتیجه رضایتبخشی به دنبال داشته باشد.
نکته مهم این است که باورهای محدودکننده را با محدودیتهایی که برای خود ایجاد کردهاید نباید یکسان در نظر بگیرید. به یاد داشته باشید که محدودیتها ساخته ذهنتان هستند و اغلب وجود خارجی ندارند و شما باعث شدهاید که مانند طناب به دست و پایتان گره بخورند. اما محدودیتهایی که برای خود ایجاد میکنید در اکثر مواقع با توجه به ارزشهایی که در زندگی دارید، شکل گرفتهاند.
برای مثال اگر برای کسب درآمد بیشتر خود را به انجام کارهایی که در ذهنتان شایسته نیستند، محدود کنید، این کار را بر اساس ارزشهایتان انجام دادهاید.
۶) ندانستن دلیل موفقیتهای قبلی
اگر از شما بپرسند که چگونه در انجام فلان کار به موفقیت رسیدهاید، آیا میتوانید به درستی پاسخ دهید؟ در اکثر مواقع این کار ممکن نیست. زیرا افراد بهطور معمول به دلیل موفقیتهای خود فکر نمیکنند.
لازم است بعد از رسیدن به هر هدفی که برای خود تعیین کردهاید، هر چند کوچک، از خود بپرسید که دلیل موفقیتتان چیست. این کار باعث میشود مسیر درست برای رسیدن به هدف جدید را آسانتر پیدا کنید، خودشناسی بیشتری برسید و هم چنین انگیزه کافی برای تلاش بیشتر را به دست آورید.
با بررسی و تحلیل دقیق دلیل موفقیت، به خود اطمینان میدهید که به هدف جدید خود نیز مانند هدف قبلی خواهید رسید و هیچکاری برایتان غیرممکن نیست.
۷) بودن به دنبال مسیری واضح و روشن
اغلب افراد برای رسیدن به اهدافشان به دنبال مسیر واضح و روشن هستند و گمان میکنند رسیدن به این مسیر کار آسانی است. در صورتیکه اینگونه نیست.
فراموش نکنید که اگر مسیر رسیدن به اهداف برایتان واضح و روشن نیست، بدون شک هدف درستی را انتخاب کردهاید. افرادی که ادعا میکنند به خوبی با مسیر هدفشان آشنا هستند و راه را میدانند، مطمئنا اهداف و مسیر اشتباهی را برای خود تعیین کردهاند.
برای محقق ساختن هدف لازم است در مسیر گام بردارید و هر از چندگاهی مسیر خود را بازبینی کنید تا مطئن شوید که راه را درست آمدهاید.
۸) داشتن اهداف متعارض
یکی دیگر از دلایل اینکه چرا در رسیدن به اهدافمان موفق نمیشویم این است که اهدافی که انتخاب میکنیم با یکدیگر تعارض بوده و سدی برای یکدیگر هستند.
بیتوجهی به این موضوع ضررهای بزرگی برای شما به همراه دارد. زیرا بعث میشود هزینه و زمان زیادی از دست بدهید و از اهدافتان دورتر شوید.
برای رفع این مشکل لازم است اهدافتان را از ابتدا دستهبندی کنید تا هدفهایی که با یکدیگر در تعارض هستند را به راحتی بشناسید.
چگونه هدف داشته باشیم آیا کنترل زندگیتان در دستانتان است یا با شانس زندگی میکنید؟ اینکه چه میگویید مهم نیست، اینکه چه کاری میکنید مهم است! یاد…
۹) تعیین نکردن بهای هدف
هیچ هدفی به راحتی قابل دسترس نیست. به همین دلیل باید قبل از شروع مسیر، بهایی که باید برای رسیدن به هدف بپردازید را تعیین کنید. با این کار هر زمان که از ادامه راه خسته شدید با خود میگویید که "من از قبل این موضوع را میدانستم و باید برای رسیدن به هدفم این بها را بپردازم".
برای مثال ممکن است در راه رسیدن به هدفتان مجبور شوید از تفریحاتی که در گذشته داشتهاید چشمپوشی کنید، کمتر به مهمانی بروید، کمتر در جمع دوستانتان حاضر شوید، بیخوابی بکشید، هزینههایی را برای آموزش و مشاوره پرداخت کنید و….
هر زمان از ادامه راه خسته شدید این موضوع را فراموش نکنید که رسیدن به هدف لذتبخش بوده و ارزش پرداخت بها را دارد.
۱۰) تعیین نکردن زمان
مهمترین مشکل این است که برای تحقق اهداف خود از قبل زمان تعیین نکردهاید. باید بدانید که اهداف نیازمند برنامهریزی دقیقی بوده و اجرای تمام برنامهها نیز نیازمند زمان کافی است. تعیین زمان برای اهداف باعث میشود تا انجام کارها را به روزهای بعد موکول نکنید و به انجامشان پایبند باشید.
حتما برای تمام برنامهریزیهای خود، روزانه زمانی حدودی مشخص کنید و سعی کنید در زمان تعیین شده کار را به سرانجام برسانید. لطفا بهانه زمان کافی نداشتن را کنار بگذارید. به قول برایان تریسی، نویسنده و سخنران انگیزشی: «همه انسانها زمان بیشتری نسبت به حجم کارشان دارند.»
۱۱) تخمین نزدن پول و سرمایه
اگر هدفی برای خود انتخاب کنید که نیازمند پول و سرمایه زیادی بوده و از توان و عهده شما خارج است، تقریبا رسیدن به آن غیرممکن خواهد بود. مگر اینکه از قبل برای به دست آوردن سرمایهای که لازم دارید، برنامهریزی دقیقی داشته باشید. برای مثال از بانک وام بگیرید، اسپانسر برای انجام کارهایتان پیدا کنید، به دنبال شریک باشید و….
در حقیقت باید قبل از هدفگذاری، میزان پول و سرمایه مورد نیاز خود را تخمین بزنید تا در میانه راه با مشکلات جدی روبهرو نشوید. بسیاری از افراد بدون تخمین زدن سرمایهای که نیاز دارند کاری را شروع میکنند که بدون شک در ادامه راه نتایج خوشایندی در انتظارشان نیست.
۱۲) داشتن تفکر منفی
یکی دیگر از پاسخهای این سوال که چرا موفق نمیشویم این است که در مسیر رسیدن به هدف، مدام به خودتان بگویید «من نمیتوانم، خسته شدهام، نمیشود و…»، بعد از مدتی به کلی از رسیدن به هدف منصرف خواهید شد. جملات منفی تاثیرات بسیار مخربی بر روح و ذهن شما دارند.
همیشه سعی کنید با کلمات و عبارات مثبت، انگیزه و انرژی خود را در طول مسیر حفظ کنید. به خود بگویید اگر دیگران توانستهاند به اهدافشان برسند، چرا من نتوانم؟
بنابراین در گفتگوهای درونی خود به قدرت کلمات توجه کنید و به خودتان انرژی بدهید. میتوانید هر روز صبح به خودتان جملات مثبت بگویید.
چرا به اهدافم نمیرسم؟
با توجه به اهمیت تفکر منفی که در بالا ذکر کردهایم، حتما باید اطرافیانی را در کنار خود داشته باشید که شما را به سمت جلو هدایت کرده و به شما انگیزه کافی برای حرکت و تلاش بیشتر بدهند. فراموش نکنید که نفوذ کلام اطرافیان، روی ذهنیت و تفکر شما تاثیر بسیاری میگذارد.
سعی کنید با آدمهای بزرگ و موفق مراوده داشته باشید تا فکرشان روی شما تاثیر گذاشته و باعث شوند بزرگ فکر کنید. برای بهتر طی کردن مسیر باید بتوانید از موفقیتها و شکستهای اطرافیانتان درس بگیرید.