خودشیفتهها تنها آن دسته از افراد نیستند که خودشان را دوست دارند! بلکه خصوصیاتی دارند که ارتباط گرفتن و در ارتباط ماندن با آنها را سخت میکند. تحقیر کردن دیگران، تمسخر، کوچک پنداشتن بقیه، مقصر قلمداد کردن هر کسی جز خودشان در هر اتفاقی که میافتد! اینها ویژگیهای خیلی مشخص افراد خودشیفته است. آنها دچار اختلالی هستند که خودشان آن را نمیدانند و اگر هم بدانند قبول ندارند! خودشیفتههای گرامی برای جلب توجه دیگران و در دایره احترام و نگاه بقیه بودن هرکاری میکنند حتی اگر در این راه دیگران را فدا کنند! حتی اگر این جلب توجه صورت منفی به خود بگیرد برایشان اهمیتی ندارد!
در این مقاله نمیخواهیم ویژگیهای خودشیفتهها یا دلیل ابتلای آنها به این اختلال را بررسی کنیم بلکه تنها مدنظر ما این است که آیا آنها موفقتر از بقیه افراد هستند؟! شما چه فکر میکنید؟
خودشیفتهها با همه ویژگیهای مثبت و منفی که دارند سرسختی عجیبی در وجودشان ریشه دارد. آنها برای اینکه به هدفشان برسند (هر چه میخواهد باشد!) دست از تلاش برنمیدارند. چون گمان میکنند از دیگران بهتر، برتر و درواقع خدای انسانها بر روی زمین هستند حاضر نیستند تسلیم بشوند. از آنجا که ارزش زیادی برای خودشان قائل هستند و به کم قانع نمیشوند در روابط کاری، عاشقانه، تحصیلی به دنبال بهترینها هستند و در جایگاهی قرار دارند که هر کسی ببیند آنها را موفق میخواند!
شاید بخواهیم صادقانه بگوییم از دیدگاه روانشناسان برای خودشیفتهها هدف وسیله را توجیه میکند و برای رسیدن به آن هدف تمام تلاششان را میکنند حتی اگر در این میان به قربانی کردن دیگران بیانجامد!
از آنجا که این افراد دوست دارند مورد تحسین قرار بگیرند در هدفمند نشان دادن خود خیلی موفق هستند و به همین دلیل افراد زیادی جذب آنها میشوند و در معاشرت اجتماعی موفق عمل میکنند. شاید موفقیتهای آنها به پای هوششان گذاشته شود در حالی که اینطور نیست، بلکه انعطاف پذیری و عزم راسخی که دارند موجب میشود که در راستای رسیدن به اهدافشان و تسلط به دیگران که از ویژگیهای بارزشان است خوب عمل کنند.
مطالعات نشان میدهد که حدود ۶۰% خودشیفتگیها به صورت ارثی است و از والدین منتقل شده است، ولی ۴۰ درصد باقیمانده تحت تاثیر محیط و شرایط اجتماع است.
خودشیفتهها دوست داشتنی و جذاب به نظر میرسند، چون تمام تلاششان را میکنند تا این تصویر را از خود بسازند و دیگران به آنها وابسته شوند و دوستشان بدارند!