هر بار که به زندان میرود شیوههای مختلف دزدی را به بقیه میآموزد. درست از پنج سالگی دزدی را شروع کرد. اوایل از جیب پدرش سرقت میکرد و بعدها دیگر نتوانست دزدی را کنار بگذارد.
خودش میگوید کاش یک روز بتواند دست از دزدی بکشد. ولی نمیتواند و هر بار پس از آزادی بلافاصله سرقت را شروع میکند. منوچهر قدیمیترین دزد معروف پایتخت است که آخرین بار هنگام بالا رفتن از یک خانه، از سوی مرد همسایه زیرک در تله افتاد.
مرد عنکبوتی سارق
میگوید سرقت خونش است و نمیتواند بدون آن زندگی کند. از پنج سالگی دزدی را شروع کرده و آنقدر به این کار معتاد شده که حالا در ۵۸ سالگی نمیتواند دست از آن بکشد.
کلکسیونی از سرقتهای مختلف را در پروندهاش ثبت کرده و به قول خودش گاو پیشانی سفید شده است.
مرد عنکبوتی صحبتهای عجیبی را مطرح میکند:
چند وقت است که دزدی میکنی؟
درست یادم میآید که حدودا پنج ساله بودم و از جیب پدرم دزدی کردم. بعد از آن به یک سوپرمارکت رفتم و خوراکی برداشتم. بعد از آن این کار را ادامه دادم. حتی یک بار مرد مغازهدار هنگام دزدی مچم را گرفت، ولی به خاطر سن کمی که داشتم رهایم کرد.
چند بار تا حالا دستگیر شدی؟
دقیقا یادم نمیآید، ولی میدانم که بالای ۴۰ بار است که دستگیر میشوم. اولین بار در ۱۲ یا ۱۳ سالگی بود که دستگیر و به کانون اصلاح و تربیت منتقل شدم.
معمولا با چه شگردهایی دست به سرقت میزنی؟
من کلکسیونی از سرقتهای مختلف را در پروندهام دارم. از جیببری و زورگیری گرفته تا سرقت خودرو و خانهها؛ حتی از طلافروشیها هم سرقت کردم.
شگردهای سرقت را در زندان یاد میگیری؟
من سالهاست که سرقت میکنم. دیگر در این کار حرفهای شدهام. نمیتوانم دست از سرقت بکشم، چون احساس میکنم این کار در خونم است و به آن اعتیاد پیدا کردهام. برای همین نیازی به آموزش ندارم.
البته اوایل هر بار که به زندان میرفتم شیوهای جدید یاد میگرفتم. ولی الان گاو پیشانی سفید هستم.
خودم آموزش میدهم. به زندان که میروم به خیلیها روشهای مختلف دزدی را میآموزم.
من قدیمی این کار هستم و به استاد تبدیل شدهام. در دنیای سارقان به من احترام زیادی میگذارند.
برای آموزشهایت از زندانیها پول هم میگیری؟
نه، من خودم علاقه دارم که شاگرد داشته باشم و آنها بگویند که از من یاد گرفتهاند. وقتی از شگردهایم تعریف و تمجید میکنند، خوشحال میشوم. حتی دلم میخواست پسرانم هم راه مرا پیش بگیرند. ولی آنها درس خواندند و پیشرفت کردند. یکی از آنها مهندس و دیگری وکیل شده است.
زن و بچههایت با تو زندگی میکنند؟
خیلی وقت پیش همسرم از من طلاق گرفت. پسرانم مادر خوبی بالای سرشان بود. خیلی تلاش کردم به آنها روشهای مختلف دزدی را یاد بدهم، ولی قبول نکردند. حالا هم در خارج از کشور زندگی میکنند.
اتفاقا آنها سعی کردند مرا از این راه خارج کنند، اما من قبول نکردم. قدرشان را ندانستم. انگار نمیتوانستم بدون دزدیکردن زندگی کنم.
چرا به مرد عنکبوتی معروف شدهای؟
چون بهراحتی از دیوار راست بالا میروم. در این کار حرفهای هستم. در کل از بچگی هم از دیوار بالا میرفتم. اصلا از در وارد خانه نمیشدم. پدرم همیشه دعوایم میکرد که چرا از دیوار بالا میرفتم. ولی انگار این یک استعداد بود.
اگر آزاد شوی باز هم دست به سرقت میزنی؟
من در آستانه ۶۰ سالگی هستم. امیدوارم بتوانم دست از سرقت بکشم. اما نمیدانم چرا هر بار که آزاد میشوم دلم میخواهد دوباره دزدی کنم.