روزنامه هفت صبح در گزارشی درباره استعفای محمدجواد ظریف نوشت: از روز آغاز دولت چهاردهم، اتفاقات غیرمنتظره کم نبودهاند. استعفای شبانه جوادظریف در حوالی ساعت ۱۰ یکشنبه ۲۱مردادماه یکی از بحثانگیزترین آنها بود. وزیرخارجه سابق ایران که از نخستین روزها همقدم با پزشکیان در آوردن رایدهندگان پای صندوقها، نقشی جانانه بازی کرده بود، ناگهان از سِمت معاون راهبردی کنار کشید و اعلام کرد به دانشگاه باز خواهد گشت.
چند سال پیش محمدجواد ظریف به روزنامه ایران گفتهاست: «پسرم لیسانس برق و فوق لیسانس مدیریت بازار دارد و با همسر و دخترش در تهران زندگی میکنند و استخدام هیچ جایی نیست و در حوزه مدیریت بازار، کار مشاورهای انجام میدهد. دخترم طراح داخلی است و با همسر و دخترش در تهران زندگی میکنند و بیشتر به تربیت فرزندش مشغول است و برخی اوقات طراحی داخلی برای دوستان و اقوام انجام میدهد. دامادم فوق لیسانس مدیریت دارد و مدیر یک شرکت خصوصی است. عروسم دکترای نانوتکنولوژی دارد و بیشتر به تربیت فرزندش مشغول است و به طور پاره وقت در دانشگاه فعالیت دارد. خدا را شاکرم که فرزندانم بدنبال خاتمه ماموریت من در سازمان ملل متحد، تحصیلاتشان را فورا به اتمام رسانده و بیش از ۶ سال است که به ایران بازگشتهاند و همراه خانواده هایشان در تهران ساکن و مشغول به کار هستند.»
او البته در همان متن فاش کرد که تنها ۱۰نفر از ۱۹وزیر معرفی شده، نامشان از شورای راهبردی و کمیتهها بیرونآمده است و افراد دیگری برای حضور ۹نفر باقیمانده، از جایی خارج از این نهادها اقدام کردهاند. خیلی زود، دو فرضیه جدی در خصوص کنارهگیری ظریف به میان آمد. در اولین مورد، تولد فرزندان او در خاک ایالاتمتحده و تابعیت آنها، دلیل فشارها مطرح شد و در دیگری ردپای معاون اول و معاون اجرایی رئیسجمهور که هر دو از تیم اصلاحطلبان به دولت پیوستهاند، به عنوان افرادی که در اعمال شرایط علیه ظریف نقش داشتهاند، به چشم میخورد.
صبح یکشنبه ۲۱مردادماه، مسعود پزشکیان اسامی وزرای پیشنهادی خود را به مجلس برد. با اعلام اسامی موجود در فهرست وزرا، انتقادات از پزشکیان از سوی اصلاحطلبان و اعتدالیون بالا گرفت. در بحبوحه انتقادات، اما شایعه دیگری از ظهر همانروز مطرح شد. این شایعه پس از کمرنگشدن حضور ظریف شدت گرفت. ظریف از روزهای نخست پس از کاندیداتوری پزشکیان تا روزی که نام او بهعنوان رئیسدولت چهاردهم به میان آمد، پابهپای رئیسدولت چهاردهم برای جلبتوجه آرای خاموش حرکت کرد. او بعد از انتخابات هم در حکمی، معاونت راهبردی را برعهده گرفت و به شورایی پیوست که قرار بود تکلیف وزرا و معاونین دولت را مشخص کند.
یکشنبهشب متنی از ظریف که در آن با اعلام اینکه به دانشگاه برخواهد گشت و تلویحا از سِمت خود در دولت چهاردهم کناره گرفته بود، مثل بمب صدا کرد. او در سالهای اخیر و پس از آنکه دولت روحانی جای خود را به دولت شهید رئیسی داد، در ۶۲سالگی راه دانشکده روابط بینالملل را در پیش گرفته بود و حالا ظاهرا قرار است به همان دانشکده برگردد. در متنی که ظریف منتشر و در آن از دولت پزشکیان خداحافظی کرد، آمده بود: «از ۱۹وزیری که امروز معرفی شدند، سه نفر نامزد نخست، شش نفر نامزد دوم یا سوم و یک نفر نامزد پنجم کمیتهها یا شورای راهبری بودند.»
با یک حساب سرانگشتی میتوان حدس زد که شورای راهبردی و کمیتههایی که برای تعیین وزرا و کابینه از روز پس از انتخابات کار خود را آغاز کرده بودند، تنها در انتخاب ۱۰نفر از افراد لیست نقش داشتهاند و ۹ نفر دیگر که بهنظر میرسد قرار است به برخی از کلیدیترین وزارتخانهها بروند، از خارج از این نهادها اضافه شدهاند و همین موضوع، ظریف را آزرده کرده است. اما این تمام ماجرا نبود. ماجراهای فرامتنی دیگری هم تنها چند ساعت پس از استعفا مطرح شدند.
اولین روایت رسمی از استعفای ظریف از معاونت راهبردی دولت چهاردهم را خودش ارائه کرد. او پس از اینکه گمانهزنیها در مورد علت استعفایش در شبکههای اجتماعی بالا گرفت، نوشت: «برخی مردودین از جانب مردم، با تفسیر عجیبی از قانون، اشتغال بنده در مشاغل حساس را به بهانهای برای فشار بر دولت چهاردهم تبدیل کرده بودند.» او تاکید کرد، زیر فشار تفسیری از مصوبه نحوه انتصاب افراد در مشاغل حساس، هفته گذشته از معاون راهبردی و رئیس مرکز مطالعات استراتژیک ریاستجمهوری استعفا داده است. ظریف در بخش دیگری توضیح داد: «پیام دیشب بنده بهمعنای پشیمانی یا ناامیدی از دکتر پزشکیان عزیز یا مخالفت با واقعگرایی نیست، بلکه به معنای تردید در مفید بودن خودم در معاونت راهبردی است.»
روایتی که ظریف از علت استعفای خود دارد، با آنچه برخی از فعالین رسانهای اصولگرا از ساعات اولیه این اتفاق مطرح میکردند، همخوانی دارد. ظریف در بخشی از متن دومی که منتشر کرده نوشته است: «به رغم تولد فرزندانم حدود ۴۰سال قبل و در دوران تحصیل (و نه ماموریت) در آمریکا و قوانین خاک محور آمریکا برای تابعیت قهری، به لطف خدا، بنده، همسر و فرزندانم ساکن ایران عزیز هستیم و یک متر مسکن در خارج از ایران در تملک یا حتی اجاره خود نداریم. این بهانه برای دیگران که فرزندانشان تابعیت مضاعف اکتسابی (و نه قهری) همراه با اقامت در خارج از کشور دارند، بیش از بنده قابل بهرهبرداری است.»
محمدجواد ظریف دو فرزند به نامهای مهدی، ۳۳ساله و مهسا ۳۰ساله دارد که هر دوی آنها در سالهای ابتدایی دهه۷۰ که او در ایالاتمتحده حضور داشته، به دنیا آمدهاند و حالا ازدواج کردهاند. روز دوشنبه برخی از حقوقدانان بینالمللی و اهالی رسانه به اتفاقات واکنش نشان دادند و موضوع را از لحاظ حقوقی و قانونی پی گرفتند.
ستار عزیزی، استاد تمام حقوق بینالملل در متنی که خبرآنلاین آن را منتشر کرده، توضیحات بیشتری در مورد تابعیت قهری داد و نوشت: «اگر بخواهیم قانون مصوب آبانماه ۱۴۰۱ را بر مورد آقای دکتر ظریف انطباق دهیم باید گفت اگر فرزندان ظریف در زمان تحصیل ایشان در آمریکا متولد شده باشند (نه در زمان ماموریت)، به صورت قهری و اتوماتیک، تابعیت دولت آمریکا بر آنها تحمیل شده است و فرزندان ایشان از بدو تولد و به صورت قهری از تابعیت مضاعف ایران و آمریکا برخوردار شده و خودشان هیچ نقشی در کسب تابعیت آمریکا نداشتهاند. بر همین اساس، محرومیت پدر آنها که از تابعیت انحصاری ایران برخوردار است، با روح مقررات تابعیت همخوانی ندارد.»
اشاره به تولد فرزندان ظریف در ایالاتمتحده بود. از آنجایی که در آن سالها ظریف در این کشور مشغول بهتحصیل بود و فرزندانش در همان جا بهدنیا آمدهاند، تابعیت براساس خاک بر آنها صدق کرده است. در آمریکا تابعیت نوزادانی که در خاک این کشور به دنیا میآیند، آمریکایی ذکر میشود و خود این افراد، نقشی در درخواست تابعیت خود ندارند.
روایت دوم از علت استعفای جوادظریف از روایت اول، عجیبتر است. حسامالدین آشنا، وابسته به اعتدالیون طرفدار حسن روحانی، ساعتی پس از انتشار متن ظریف در توئیتی اتفاقات را به گردن عارف، معاوناول اصلاحطلب و از وابستگان به جبهه مشارکت انداخت و نوشت: «معاون اول آمد و اولین معاونان رفت.»
او به همین هم اکتفا نکرد و دوباره ادعای خود را چنین مطرح کرد: «در سیاست ایرانی باید عارف بود، نه ظریف، آذریجهرمی، جهانگیری، لاریجانی یا پورمحمدی!» یکی از مخالفین اصلاحات یعنی حمید رسایی از نمایندگان مجلس هم روایتی را منتشر کرده که در آن طعنهای هم به مسعود پزشکیان زده است. او در شبکه ایکس نوشته است: «تلقی رئیسجمهور این بود که برای انتصاب معاونین نیاز به استعلام نیست. ظریف پس از استعلام، به دلیل تابعیت فرزند استعفا داد. برای کلیه افراد پیشنهادی، استعلام شده. به قانون نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس حتما عمل میشود.»
این موضوع از سوی مصطفی فقیهی، روزنامهنگار هم مطرح شده که البته ما کمی بالاتر هم به آن اشاره کردیم. اگر متن اولیه ظریف را توضیحاتی در مورد کموکاستیهای کابینه پزشکیان در نظر بگیریم، میتوان حدس زد که دستکم ۹نفر از چهرههایی که بهعنوان وزیر به مجلس معرفی شدهاند، نه تایید شورای راهبردی بلکه تائید گروههای دیگر مانند اصلاحطلبان نزدیک به پزشکیان را داشته و شاید هم به توصیه آنها وارد لیست کابینه شدهاند.
اگر این فرضیه را پی بگیریم بهنظر میرسد استعفای ظریف، عدمحضور آذریجهرمی و سرنوشت سیاسی نامشخص طیبنیا، بهعنوان سه فردی که از دولت حسنروحانی به دولت پزشکیان نزدیک شده بودند، بیارتباط با اختلافات ریشهدار اعتدالیون و اصلاحطلبان نباشد.