تحقیقات در مورد ناپدید شدن زن پا به سن گذاشتهای که دچار بیماری آلزایمر است پرده از راز کلاهبرداری احتمالی از سوی یکی از آشنایان او برداشت.
به گزارش سایت جنایی، اوایل مردادماه مردی با مراجعه به دادسرای جنایی تهران از مفقود شدن خواهر خود خبر داد و با ارجاع پرونده به شعبه اول دادیاری جنایی تحقیقات از سوی دادیار روحانی زاده آغاز شد. مرد شاکی در تشریح دلیل شکایت خود گفت: خواهرم زن سالخوردهای است که در یکی از خیابانهای مرکزی تهران سکونت دارد و در خانهاش تنها زندگی میکند. من هر چند وقت یک بار به او سر میزدم. امروز که سراغش رفتم هرچه در زدم، در را باز نکرد و همسایهها هم از او خبر نداشتند. بعد از آن کلیدساز آوردم و در را باز کرد. خانه به هم ریخته بود و از خود خواهرم هم خبری نیست، چون خواهرم آلزایمر دارد نگران او هستم.
با اعلام مفقودی زن مسن، تحقیقات به دستور دادیار روحانیزاده آغاز شد. بررسیها حکایت از آن داشت که زن مفقودشده از قبل با زن و شوهری رفتوآمد داشته و آنها کارهایش را انجام میدادهاند. به این ترتیب، شناسایی زن و مرد در دستور کار قرار گرفت. با تحقیقات از مرد مورد نظر به نام حسن مشخص شد همسر او فوت شده و پس از آن نیز خودش به تنهایی به خانه زن ناپدیدشده رفتوآمد داشته است؛ بنابراین ماموران به آن مرد مشکوک شدند و او را بازداشت کردند. در حالی که مرد بازداشتشده در تحقیقات منکر اطلاع از سرنوشت زن مفقودشده بود، بررسی خانه او منجر به پیدا شدن زن ناپدیدشده در یکی از اتاقهای خانه شد و این در حالی بود که زن در آن اتاق حبس شده بود.
ماموران در حالی با زن سالخورده روبهرو شدند که دائم کلمه بانک را تکرار میکرد؛ بنابراین این احتمال که حساب بانکی او از سوی حسن خالی شده باشد دور از ذهن به نظر نمیرسید. در ادامه تحقیقات، ماموران حسابهای بانکی زن مسن را مورد بررسی قرار دادند، اما هیچیک از حسابهای او مورد دستبرد قرار نگرفته بود.
در ادامه تحقیقات مشخص شد مرد بازداشتشده همراه زن سالخورده به یکی از بانکها مراجعه کرده بود و قصد برداشت پول از حساب این زن را داشت، اما کارکنان بانک با او همکاری نکردند و در اجرای نقشه خود ناکام ماند. با به دست آمدن این نتایج، حسن بار دیگر مورد بازجویی قرار گرفت و در مرحله جدید بازجویی گفت: این زن یک پرستار داشت و، چون احتمال میدادم که پرستارش بخواهد حساب او را خالی کند این کار را کردم. حتی یک بار که برای سر زدن به او رفته بودم، دیدم در خانه نیست و او را در خیابان پیدا کردم. من قصد دستبرد به حساب او را نداشتم و فقط میخواستم به او کمک کنم تا بتواند شرایط بهتری داشته باشد. بعد از آنکه نتوانستم پولهای او را به جای امنی منتقل کنم، او با من به خانهام آمد و هرچه اصرار کردم به خانه خودش برود این کار را نکرد. منتظر بودم حالش بهتر شود تا او را به خانهاش ببرم.
در این مرحله از تحقیقات و از آنجا که ماموران همچنان به حسن مشکوک بودند دامنه تحقیقات خود را گسترش دادند و پی بردند خانه زن سالخورده به نام او شده است. بررسیها نشان میداد خانه حدود ۵ یا ۶ میلیارد ارزش دارد و حسن با سندسازی خانه را به نام خود کرده است. در مرحله دیگری از تحقیقات، دوربین مداربسته اطراف و خانههای همسایه محل زندگی زن بیمار مورد بررسی و بازبینی قرار گرفت و ماموران دیدند که زنی همراه با حسن کلیدساز آورده و آنها در خانه را باز کرده و زن سالخورده را با خود بردهاند. با به دست آمدن این نتایج، کلیدساز مورد نظر شناسایی شد و در تحقیقات گفت: زنی که در تصویر میبینید به من مراجعه کرد و گفت آنجا خانه مادرش است و با دادن پول از من خواست در خانه را برای باز کنم.
به این ترتیب، مشخص شد حسن و زنی که هویتش برای پلیس فاش شده است، اسناد و مدارک را برداشتهاند تا خانه را به نام حسن انتقال دهند.
در ادامه، بار دیگر حسن مورد تحقیق قرار گرفت و ادعای جدیدی را مطرح کرد. او گفت: زن سالخورده خودش خانه را به نام من کرده است، چون از قدیم مقداری طلب از او داشتم و بعد هم پولی به او دادم و کارهایش را هم انجام میدادم، برای همین خانه را به نام من کرد.
در حال حاضر، با توجه به اظهارات ضدونقیض و عجیب متهم و مدارک و شواهد به دست آمده، این مرد به دستور دادیار روحانیزاده همچنان در بازداشت است و تحقیقات برای دستگیری زنی که برای باز کردن در خانه زن سالخورده و انتقال سند با او همدستی کرده است ادامه دارد.