حضور عمومی ولادیمیر پوتین در طول حمله به اوکراین نشان میدهد که به سختی نفس میکشد، خسته به نظر میرسد و به سختی و با تغییر جهت راه میرود. همین موضوع باعث گمانهزنیهایی در این باره شده که او ممکن است در روزهای پایانی منصب ریاست جمهوری قرار داشته باشد.
والری سولوی، تحلیلگر سیاسی مدعی شده که پوتین از چندین بیماری جدی از جمله سرطان، پارکینسیون و اختلال اسکیزوفرنی رنج میبرد. وی معتقد است که سلامتی پوتین به طور چشمگیری رو به وخامت بوده و وضعیت پزشکی پوتین بر قضاوت و تصمیم گیری او در مورد جنگ اوکراین تاثیرگذار بوده است.
برخی بر این باورند که دگرگونی فیزیکی پوتین نتیجه وابستگی بیش از حد به فیلرها و بوتاکس است که شاید از دوستش سیلویو برلوسکونی یاد گرفته است.
برخی هم معتقدند که این روند عادی پیری مردی است که اکنون 70 سال دارد. اما بدون شک اکثریت معتقدند پوتین به شدت بیمار است.
شایعات امروز دو منبع دارد. اول تغییرات ظاهری چشمگیر پوتین است.
تا همین اواخر، مثلا پنج سال پیش، چهره پوتین لاغر و سرخرنگ بود: بهترین حالتش را پشت سر گذاشته بود، اما هنوز برای صحنهسازی عکسهایی که ماچیسم بیعیب و نقص او را به تصویر میکشید، قابل قبول بود.
اما عکسهای امسال داستان متفاوتی را روایت میکنند: چهره پوتین اکنون به طرز عجیبی پف کرده است.
دومین دیدار، دیدار رهبر روسیه و وزیر دفاع وی، سرگئی شویگو، در 21 آوریل است. به نظر می رسد این فیلم که به عنوان یک نوار گمشده Zapruder تحلیل شده است، پوتین را نشان می دهد که در تلاشی آشکار برای ایستادن، دستش را روی میز گرفته است.
با توجه به وقایع آینده، پذیرش این فرضیه که پوتین واقعاً بیمار است، به غرب کمک می کند تا برای طنین سیاسی که مرگ او در روسیه ایجاد می کند آماده شود.
این که پوتین در شش ماه یا سه سال دیگر بمیرد یا یک دهه دیگر به زندگی و قدرت بچسبد، پیامدهای مهمی برای کشوری خواهد داشت که در آن یک نسل را رهبری کرده است.
اگر او هر چه زودتر بمیرد، نتایج نظامی در اوکراین و اتفاقات سیاسی داخل کشور تفاوت چشمگیری خواهد داشت.
هر چه او بیشتر بماند، احتمال تثبیت نظم سیاسی استبدادی او، انزوای مستمر روسیه از غرب و جستجوی متحدان بیخطر بیشتر میشود.
به بیان واضح، بسیاری از مردم خواهان مرگ ولادیمیر پوتین هستند. البته تا اندازهای، این از تمایل به انتقام نشأت میگیرد. اما چنین آرزویی نشان دهنده عدم درک ما بر چگونگی پایان جنگی است که او آغاز کرد.
سلامت پوتین عامل مهمی در چگونگی جریان جنگ است. مرگ او باعث شادی و هرج و مرج تقریباً یکسانی خواهد شد.
در این میان، همانطور که باید از اطلاعات نادرست صرف نظر کرد باید از منبع آن هم دوری کنیم، باید مراقب افکار واهی و استدلال انگیزشی نیز باشیم. مراقب هرکسی باشید که از اپیدمیولوژی آماتوری، به ژئوپلیتیک، تا سرطان شناسی تفسیر میکند.