من فقط به خاطر لجبازی و انتقامی کور، آشیانه ۱۰ساله ام را ویران کردم، اما در این ماجرا من تنها مقصر نیستم بلکه دیگران نیز برای سوءاستفاده از شرایط زندگی من به نابودی ده سال زندگی مشترکم کمک کردند و...
در این میان فقط به خاطر هیجان شاید هم تمسخری ناآگاهانه به پیامهای عاشقانه مردی پاسخ دادم که مدتی بود پیام هایش برصفحه نمایش گوشی تلفنم نقش میبست. ولی نمیدانستم که شوهرم گوشی مرا هک کرده و از همه پیامهایی که در شبکههای اجتماعی ارسال میکنم خبر دارد. زمانی هم که ماجرا را فهمیدم به خاطر همه تحقیرها و نیش وکنایههایی که در طول ۱۰سال زندگی مشترک تحمل کرده بودم، تصمیم به انتقام از رحمت گرفتم و به ارسال پیامهای پوچ و بیهوده شدت بخشیدم. با خودم فکر میکردم شوهرم در نهایت به خاطر دو فرزندم مرا میبخشد یا برای ارسال چند پیامک سرزنشم میکند، اما ماجرا به گونهای پیش رفت که این انتقام کور به نابودی آشیانه ام انجامید. «رحمت» که غرور خود را لگدمال شده میدید نه تنها مرا زیر مشت و لگد گرفت بلکه پیامها را به خانواده ام نشان داد و رسوایی بزرگی به بار آمد.
او مرا در خانه پدرم رها کرد و پیام داد که دیگر این زندگی رنگ تباهی به خود گرفته ومن نمیتوانم به زندگی مشترک ادامه بدهم. من هم با توصیههای اشتباه مهریه و نفقه ام را به اجرا گذاشتم و از آن جا به بعد وکیل و دیگران برایم تصمیم میگرفتند. من میخواستم با رحمت صحبت کنم تا مرا به خاطر این اشتباه احمقانه ببخشد ولی وکیلم اجازه نمیداد. از سوی دیگر هم شوهرم به خاطر این رفتارها وشکایتها بیشتر عصبانی شد، اماای کاش ...
بررسیهای کارشناسی و روان شناختی این پرونده با دستور سرگرد احمدآبکه (رئیس کلانتری طبرسی شمالی) به گروه مشاوران زبده دایره مددکاری اجتماعی سپرده شد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی
منبع: رکنا