داستان درباره یک زوج جوان با نام مرتضی و لیلا است که عاشقانه یکدیگر را دوست دارند، اما حسرتی پررنگ در زندگی مشترکشان موج میزند. آنان که از داشتن نعمت فرزند محرومند، تصمیم میگیرند تا کودکی را به فرزندخواندگی بپذیرند. اما به خاطر سابقه کیفریی مرتضی در گذشته، تلاشهایشان بینتیجه میماند. در نهایت تصمیم میگیرند بچهای را از خانوادهاش بدزدند و پیش خود نگه دارند و به خانوادههای خودشان بگویند که این بچه فرزند خود آنهاست. اما این نقشه آنان را دچار دردسر میکند.
درباره کارگردان
منوچهر هادی مدتها در سینما فعالیت داشته که بخش اعظم آن امور فنی و دستیاری بود.
وی که دستیاری اصغر فرهادی را در «چهارشنبه سوری» برعهده داشت «قرنطینه» را به عنوان اولین کارش در سال ۸۶ کارگردانی کرد و بعد از آن دو فیلم دیگر را به پرونده کاری خود افزود.
منوچهر هادی با «خداحافظ بچه» به تلویزیون آمد، اما این سریال با آنکه بهترین زمان پخش را نیز در اختیار داشت، نتوانست آنچنان که انتظار میرفت رضایت مخاطبان را جلب کند. "خداحافظ بچه" بیشترین نقد را در میان سریالهای ماه رمضان به خود اختصاص داد و حتی موضعگیریها و گلایههای نهادهای اجتماعی مانند سازمان بهزیستی را برانگیخت.
سجاد ابوالحسنی نویسنده سریال در گفتوگویی که در میانههای پخش خداحافظ بچه انجام داد، اذعان کرده بود که سریال دارای پایانبندی نیست و هنوز به دنبال یک پایانبندی خوب برای آن است.
با این حال نظر پورمحمدی مدیر وقت شبکه سه این بود که سریال «خداحافظ بچه» در مجموع سریال شیرین و جذابی بود که در راستای تبلیغ علاقهمندی به بچهدار شدن در خانوادهها ساخته شد و افزایش و قدر دانستن فرزندان را تبلیغ کرد. چیزی که منتقدان با آن موافق نبودند.
نظرات مثبت
نظر برخی منتقدان هم این است که داستان سریال "خداحافظ بچه" در قسمتهای اولیه به خوبی پیش رفته و قصه هم تا حدودی جذاب و متفاوت است اما وقتی به اواسط سریال میرسیم با ضعف شدید قصه مواجه میشویم که یکی از دلایل این امر، نقص فیلم نامه است که سبب شده تا روند تولید مجموعه همراه با پخش پیش برود. نکته قابل اتکای این مجموعه را باید در کارگردانی خوب منوچهر هادی جست اما یکی از اشکالهای این سریال تدوین بسیار ضعیف اش است. برخلاف تدوین بد این اثر و پرشهای تصویری فراوانش، فیلمبرداری قابل قبولی را ملاحظه میکنیم. حرکات تیلت و پن خوبی را به نمایش میگذارد و میزانسن کارگردان هم به گونه ای است که از دوربین رو دست بودن فاصله گرفته است و این نکته بسیار خوبی است که دوربین رو دست نیست و نشان میدهد کارگردان با میزانسن کامل به صحنه آمده است.
بازی بازیگران
در مورد بازی و شخصیتی که مهراوه شریفی نیا هم بازی کرد باید گفت که این نقش برای مهرواه شریفی نیا به شدت کلیشه ای است. این بازی ما را به یاد شخصیت شیوا در"قلب یخی" که مهراوه شریفی نیا آن را بازی کرد میاندازد. نوع گریه، ری اکشنها، نوع بازی مهراوه شریفی نیا در سریال خداحافظ بچه به شدت کلیشه ای بوده و باور پذیر نشده است. برعکس آن شهرام حقیقت دوست که بعد از چند سال دوری از تلویزیون، بازگشت خوبی داشته و شخصیتی را هم که بازی کرده به شدت متفاوت و عالی است. چون مخاطبان تلویزیون، اغلب شهرام حقیقت دوست را در شخصیتهای منفی دیده اند و شناخته اند. ولی حالا با کمی تفاوت در یک نقش مثبت ظاهر میشود. نقشی که به دل مینشیند و بر عکس نقش مهرواه شریفی نیا که به شدت کلیشه ای است اما نقش شهرام حقیقت دوست کلیشه ای نیست. از همه مهم تر اینکه شهرام حقیقت دوست در این فیلم نقش یک شخصیت مثبت را بازی میکند برعکس بقیه فیلمها و سریالهایی که بازی کرده است. شهرام حقیقت دوست هم در سینما و تلویزیون مثل مهراوه شریفی نیا داشت کلیشه و تکراری میشد ولی خودش را کنترل کرد و بازگشت خوبی هم داشت و نقشهای خوبی را انتخاب کرده و توانسته خودش را از نقشهای کلیشه ای و منفی که مردم آنها را باور داشتند بیرون بکشد. در این فیلم هم تا حدودی گریم متفاوتی با بقیه سریالها البته تا حدودی نه بیشتر و نه کمتر داشته است و اما زوج مهراوه شریفی نیا و شهرام حقیقت دوست به شدت رئال هستند و این زوج بهم میآیند و فضای طبیعی به قصه میدهند.