بیانیه جبهه اصلاحات تصریح کرد: به حکم وظیفه ملی، پیش از این در هنگام ملاقات با دبیر محترم شورایعالی امنیت ملی و رئیس محترم قوه قضائیه هشدار داده بودیم که مبادا احکام اعدام صادره برای معترضان به مورد اجرا گذاشته شود، چرا که با آگاهی از میزان نارضایتی در بین مردم و خشم انباشته در بین معترضان قابل پیش بینی بود که این اقدام همچون ریختن بنزین بر آتش، نارضایتیها را گسترش داده و آن خشم را شعلهورتر خواهد ساخت.
اجرای حکم اعدام جوان ۲۳ ساله، محسن شکاری، موجب حیرت و تأسف عمیق شد. همه کسانی که از شکلگیری چرخه خشونت در جریان اعتراضات اخیر بیمناک هستند، عواقب این تصمیم عجولانه و تبعات آن را با نگرانی دنبال میکنند.
به حکم وظیفه ملی، پیش از این در هنگام ملاقات با دبیر محترم شورایعالی امنیت ملی و رئیس محترم قوه قضائیه هشدار داده بودیم که مبادا احکام اعدام صادره برای معترضان به مورد اجرا گذاشته شود، چرا که با آگاهی از میزان نارضایتی در بین مردم و خشم انباشته در بین معترضان قابل پیش بینی بود که این اقدام همچون ریختن بنزین بر آتش، نارضایتیها را گسترش داده و آن خشم را شعلهورتر خواهد ساخت.
همچنین گفته شد قاطعانه و سریع عمل کردن در روند رسیدگی قضایی و مراحل آن، رویکردی سیاسی است که موجب قربانیشدن قانون و عدالت شده و مغایر شأن قضاوت بوده، احیانا به ناحق، موجب سلب حیاتِ انسانها میگردد.
به ما گفته شد بعضا شاکی خصوصی و حکم قصاص وجود دارد و چارهای نیست. تأکید کردیم در این صورت، در اجرای احکام تعجیل نکنید تا امکان اخذ رضایت از شاکیان خصوصی و اولیاء دم وجود داشته باشد تا بر اساس آن، جامعه در عمل به سمت صلح و گذشت و پرهیز از خشونت رهنمون شود. اما گویا تأثیر خیرخواهی ما به اندازهای نبود که بتواند اثرگذاری مراکز ذینفوذ در این زمینه را خنثیکند، به طوری که اولین حکم اعدام در مورد کسی اجرا شد که جرمش نه تنها حکم قصاص نداشت بلکه به نظر کثیری از صاحبنظران حقوقی و شرعی، نمیتوانسته است مشمول جرم محاربه باشد. باید دانست که وقتی وجدان عمومی جامعه با مجازاتی همراه نباشد، آن مجازات اثر بازدارنده نخواهد داشت.
اکنون که تبعات این اعدام عجولانه در سطح داخلی و بین المللی مشخص شده و رو به فزونی است، لازم است که اجرای موارد دیگر احکام اعدام متوقف شود تا بر آتش التهابات دمیده نشود.
از قضات و مقامات قضائی انتظار میرود در امر قضا بیطرفی خود را حفظ کنند و در امور کیفری قانون را به نفع شهروندان تفسیر کنند و نه حاکمیت.
جانی که ستانده شود هرگز باز نمیگردد و خطا در آن قابل جبران نیست. نباید خود را در معرض خطایی قرار داد که عدالت را ساقط و دنیا و آخرت را تباه میسازد.