امیر واعظ آشتیانی، درباره اینکه سهیل مهدی رئیس کمیته مسابقات سازمان لیگ اعلام کرده چند ورزشگاه تیمهای لیگ برتری از رده خارج شده و باید ورزشگاههای جدیدی از سوی تیمها معرفی شود در شرایطی که قراردادهای هنگفتی در فصل نقل و انتقالات منعقد میشود، اظهار کرد: هر چیزی که به دست بشر ساخته میشود عمر مفیدی دارد و باید در صورت داشتن قابلیت احیا، بازسازی در آن صورت بگیرد. اگر ورزشگاههایی که مستهلک شده قابلیت بهسازی و نوسازی دارند باید به بهترین شکل این اتفاق رخ دهد تا استفاده از این ورزشگاهها برای مدتی کوتاه نباشد. از سویی دیگر باید دید تفکر غلطی که اجازه داده تا امکانات به حال خود رها شوند تا به مرحله خروج از رده برسند از کدام ناحیه شکل گرفته تا با چنین نگاهی مقابله شود. متأسفانه این تفکر برای بسیاری باب شده که تا چیزی خراب نشود استفاده از آن ادامه مییابد در حالی که رسیدگی به هر ساخته دست بشر باعث می شود تا استفاده از آن ادامه یابد.
وی ادامه داد: مدیریت بدون توجه به تمامی جوانب منجر به استهلاک ورزشگاهها و دیگر زیرساختهایی میشود که منجر به توسعه و پیشرفت فوتبال خواهد شد. هر ساله در فصول نقل و انتقالات شاهد انعقاد قراردادهایی هستیم که مبالغ اعلام شده در آن میتواند یک مجموعه را از ورشکستگی رهایی بخشد. اگر این ارقام گزاف از سوی دولت پرداخت نمیشد آیا چنین قراردادهایی بسته میشد. بدون تردید چنین اتفاقی رخ نمیداد و ماندن حمایت دولت باعث شده تا ورزش حرفهای به خصوص فوتبال سراپا بماند. حالا که دولت هزینه میکند افراد بی مسئولیت حاضر هستند تا بخش مهمی از بودجهای که در اختیار باشگاه است را به جیب بازیکنان و دلالان بریزند. بازخورد چنین هزینههای بالایی چه بوده است؟ آیا تأثیر در فرهنگ، آداب اجتماعی، توسعه فوتبال و کسب افتخارات بینالمللی داشته است. هرگز خروجی مورد نظر رخ نداده و بر عکس در انتظار موفقیتهایی هستیم که زمانی بدون صرف چنین مبالغی رقم میخورده است.
مدیرعامل پیشین باشگاه استقلال خاطرنشان کرد: برخی معتقدند با صرف هزینههای میلیاردی برگزاری لیگ برتر، جوانها و خانوادهها سرگرم میشوند اما در فوتبال و ورزشهایی که مخاطب دارد و در آنها فحاشی و توهین دیده میشود که خروجی آن برای جامعه بر هم زدن اخلاق صحیح اجتماعی بوده و الگوهای نامناسبی به جامعه انتقال داده است. باید انصاف دهیم که از میلیارد میلیارد پولی که هزینه شده چه محصولاتی به دست مردم رسیده است.
ایراد در فقدان کارشناس بوده یا اینکه از کارشناس استفاده نمیکنیم تا جلوی چرخه معیوب فوتبال گرفته شود. این موضوع هم مطرح میشود که ورزشکار حرفهای عمر مفید ۱۰ ساله ورزشی دارد و باید پول جمع کند. همه به این موضوع واقف هستند ولی بیضابطه خرج کردن عواقب مناسبی به همراه ندارد. حقوقی که یک فوتبالیست در دوران حرفهای میگیرد معادل ۳۰ سال حقوق ۲۰ استاد دانشگاه است و وقتی خدماتی را که اساتید دانشگاه در ۳۰ سال فعالیت خود ارائه میکنند با ورزشکار حرفهای مقایسه میکنیم به این حقیقت میرسیم که پرداخت چنین مبالغی به ورزشکاران منصفانه نیست.
واعظ آشتیانی یادآور شد: تفاوت میان درآمد ورزشکار حرفهای با دیگر اقشار جامعه در کشور ما عجیب است و معیاری هم بر چنین هزینهکردهایی نیست. فوتبالیستی که دو فصل قبل نیم میلیارد دستمزد داشته در این فصل ۸ میلیارد تومان قرارداد میبندد و پر واضح است که بخش زیادی از این پول به جیب ورزشکار نمیرود. ورزش توجیه اقتصادی ندارد و دولتها در تمامی ادوار تلاشی برای جلوگیری از پرداخت مبالغ نجومی به ورزشکاران نکردند. چه دلیلی دارد دولت زیر بار پولهایی برود که عده اندکی از جامعه منتفع میشوند و قریب به ۵۰ درصد این مبالغ هم در جیب دلالان جای میگیرد. ضمن آنکه خروجی چنین هزینههایی چیست وقتی منفعتی به دنبال ندارد و به قهرمانی منجر نمیشود. بخش خصوصی حق دارد به فوتبال ورود نمیکند چون سرمایهگذار برای سرمایه خود به دنبال منفعت است اما هر چه هزینه کند در جیب افرادی میرود که نمیتوانند در عرصه بینالمللی موفقیتی را رقم بزنند و جالب اینکه در نهایت از کمبودهای خود در مقایسه با رقبا میگویند در حالی که بودجه به درستی هزینه نمیشود.