رسیدگی به این پرونده از 17 اسفند سال ۱۴۰۰ با مراجعه مرد میانسالی به پلیس آگاهی استان البرز شروع شد. این مرد به کارآگاهان گفت: چند روز است که از خواهر 75 سالهام و شوهر 80 سالهاش خبری نداریم از آنجا که فرزندان آنها در خارج از کشور سکونت دارند من پیگیر وضعیت آنها شدم. فرزندان خواهرم مدعی شدند چند روزی است که هر چه با پدر و مادرشان تماس میگیرند جواب نمیدهند، اما یک پیامک مشکوک به آنها از گوشی خواهرم ارسال شده که آنها عازم ترکیه هستند اما این موضوع صحت ندارد.
در نخستین اقدام کارآگاهان دریافتند که این زوج چند روز قبل از ناپدید شدن خانه خود را در منطقه رجایی شهر کرج فروختهاند و یک باغ در شهر هشتگرد خریده و یک آپارتمان نیز در منطقه کیانمهر اجاره کردهاند و مقداری از پول خانه را هم نگه داشتهاند.
در ادامه مشخص شد یک مرد تراشکار با این خانواده رفت و آمد داشته که به وی مشکوک شده و با هماهنگی مقام قضایی او را در یک عملیات غافلگیرانه در غرب استان تهران و با شلیک چهار گلوله دستگیر و به پلیس آگاهی البرز منتقل کردند.
در تحقیقات تکمیلی با وجود انکار وی در اطلاع از سرنوشت زوج سالخورده سرانجام به قتل آنها با همدستی یکی از بستگانش و با انگیزه سرقت اعتراف کرد.
سرهنگ محمد نادر بیگی، رئیس پلیس البرز با اشاره به دستگیری همدست متهم درکوتاهترین زمان ممکن، گفت: با همکاری متهمان، اجساد هر ۲ مقتول که در باغ شان در هشتگرد دفن شده بود، کشف و راز این جنایات پس از حدود 4 ماه فاش شد. بنابراین تیم جنایی به دستور بازپرس تفرشی از دادسرای جنایی استان البرز به محل دفن اجساد رفته و پس از کشف اجساد به پزشکی قانونی منتقل شدند.
رئیس پلیس آگاهی استان البرز با اشاره به تکمیل پرونده و ارسال آن به مراجع قضایی، خاطرنشان کرد: از شهروندان درخواست داریم که از گفتن اسرار و میزان داراییهای خود به افراد ناشناس که باعث ایجاد انگیزه برای انجام جنایات این چنین میشود، خودداری کنند.
اعترافات متهمان پرونده
این دو متهم که پسر دایی و پسرعمه هستند در بازجوییها به تشریح این ماجرای هولناک پرداختند و یکی از متهمان که 39 ساله است گفت: در یک شرکت راهسازی کار میکردم و در کنارش مشغول کارخرید و فروش خودرو و خانه هم بودم؛ ازچند سال قبل مقتولان را میشناختم.مرد مقتول بهخاطر شناختی که ازمن داشت گفت که قصد فروش خانه و خودرواش را دارد از طرفی هم میدانستم که با زنش تنها زندگی میکند و دو دخترشان در امریکا و پسرش در تایلند اقامت دارند. پسر عمهام را که بیکار بود صدا زدم و باهم نقشه کشیدیم تا اموال این پیرمرد را که مدیر یک کارخانه آسفالت در هشتگرد بود، سرقت کنیم.
ما اول پیر مرد را به خانهباغی که در هشتگرد داشت کشاندیم ،بعد پسر عمهام او را به طبقه بالای خانه برد و با ضربه یک لوله فلزی به قتل رساند،چون همسرش میدانست ما با هم قرار ملاقات داشتیم میتوانست ما را لو بدهد. بنابراین به خانهاش در رجایی شهر کرج رفتیم به دروغ گفتیم بستهای از طرف شوهرش آورده ایم .وقتی در خانه را باز کرد داخل شدیم، یک مرد در حیاط خانه سرگرم تعمیرات سیمکشی برق خانه بود .ما به داخل رفتیم و بدون سر و صدا پیرزن را خفه کردیم. یک ساعت منتظر شدیم تا برقکار برود بعد جسد را داخل پلاستیک پیچیدیم و داخل صندوق عقب خودروی خود مقتول که یک پژو بود گذاشتیم و به سمت هشتگرد رفتیم، البته حدود یکصد دلار، کمی طلا و سند هم در خانه بود که سرقت کردیم.
خیلی ترسیده بودیم جسد پیرزن را به هشتگرد بردیم و در باغ یک قبر کندیم و هر دو جسد را با پلاستیک داخل چاله بزرگ دفن کردیم و با یک متر بتون پوشاندیم.
من 27 روز قبل به خاطر جعل سند دستگیر شده و در زندان بودم که کارآگاهان جنایی سراغم آمدند ودر نخستین بازجوییها بود که به قتل اعتراف کردم. ما از این سرقتها فقط 30 میلیون تومان از فروش دلار و طلا عایدمان شد ،اما حالا پشیمانم فکر میکردیم چون این پیرمرد ثروتمند است میتوانیم به پول زیادی برسیم اما اشتباه کردیم.
متهم دوم این جنایت نیز که 41 ساله است درباره ماجرا گفت: یکسالی بیکار بودم ،قبلاً در راهسازی کار میکردم اما از وقتی بیکار شدم با زن و سه فرزند دختر زندگیام سخت شد. پسر داییام پیشنهاد سرقت داد اما وقتی پیرمرد متوجه شد و مقاومت کرد او را کشتم. من در شهریار در یک تراشکاری کار میکردم وقتی پلیس سراغم آمد پا به فرار گذاشتم که بعد از شلیک چهار گلوله دستگیر شدم.
سرهنگ نادربیگی به خبرنگار «ایران» گفت: هنوز تحقیقات درباره سرقت این دو متهم ادامه دارد و به نظر میرسد با توجه به ادعای فرزندان مقتول اموال سرقتی از جمله طلا و دلار بیشتر از مقداری باشد که متهمان اعتراف کردهاند.