این روزها خبر نامزدی حسن روحانی برای انتخابات مجلس دوازدهم در محافل سیاسی به گوش می رسد. تقریبا در طول چند ماه گذشته و پس از تمدید نشدن عضویت حسن روحانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام و از آغاز ناآرامی های پاییز کمتر خبری از حسن روحانی منتشر میشد. با اینکه سکوت او در وقایع اخیر از سوی جریانهای انقلابی تقبیح شد اما او همچنان ترجیح داد با سکوت ایام بگذراند. تا اینکه به تازگی شایعه نامزدی رییس جمهور سابق ایران برای انتخابات مجلس دوازدهم طی روزهای گذشته مطرح شده است.
در تقسیم کار تیم سیاسی راست میانه با محوریت کارگزاران پیشنهاد شده حسن روحانی کاندیدای مجلس شود و با چهره هایی چون آذری جهرمی، سورنا ستاری ، عبدالناصر همتی لیست تهران را تشکیل دهند. همچنین در این تقسیم کار ، لاریجانی جدی ترین گزینه و جهانگیری گزینه بعدی راست میانه برای انتخابات ریاست جمهوری هستند و محسن هاشمی برای شهرداری تهران پیشنهاد شده است. سابقه پارلمانتاریستی روحانی که حتی او را به نایب رییسی رساند از دلایل این نقشه است. از سوی دیگر عملا شانس روحانی برای انتخابات ۱۴۰۴ کمتر از آن است که بتوان روی آن ریسک کرد.
مهم ترین مانع این نقشه، سرمایه پایین این طیف سیاسی به خصوص حسن روحانی در سطح جامعه است و احیای این جریان برای زمستان ۱۴۰۲ به سادگی میسر نیست. چرا که اصلاح طلبان اولا به سختی حاضر خواهند شد با محوریت خاتمی دوباره خود را هزینه راست میانه کنند و ثانیا در صورت چنین اقدامی شانس کمی برای پاسخ مثبت بدنه اجتماعی خود دارند به خصوص پس از ناآرامی های پاییز ۱۴۰۱ که عملا موجب ضعف بیشتر اصلاح طلبان شد.
مساله بعدی تمایل شخصیت هایی چون روحانی و لاریجانی برای ورود به این کارزار است. آیا روحانی حاضر خواهد بود اولا عزم پارلمان به جای دولت کند ؟ و ثانیا او حاضر است در شرایط حاضر در مقابل صندوق رای ریسک کند؟ همچنان که علی لاریجانی هم در تردید برای همکاری با این طیف سیاسی است و نزدیکان او اعتقاد دارند که به اندازه کافی هزینه دولت روحانی شده در حالی که انتقادات زیادی به این دولت داشته است. غیر منطقی نیست که در چنین شرایطی او تمایل به همکاری با اصول گرایان داشته باشد و خود را در زمره راست سنتی در سیاست بازسازی کند.