رسیدگی به این پرونده از مردادماه سال ۱۴۰۱ به دنبال شکایت یک زن آغاز شد. وی که به پلیس آگاهی شهریار مراجعه کرده بود از ناپدید شدن دخترش خبر داد و گفت: دخترم فریبا بعد از ۱۵ سال زندگی مشترک از همسرش خسرو جدا شد و مدت ۳ ماه است که به همراه ۲ دخترش با ما زندگی میکند. او صبح دیروز برای خرید از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. همه جا را دنبال او گشتم اما خبری از او نیست. تلفن همراهش هم خاموش شده است و میترسم بلایی سرش آمده باشد.
قتل فجیع یک شیطان در جلد مهمان | عاقبت شوم دستدرازی به دختر صاحبخانه
با این شکایت تلاش برای افشای راز ناپدید شدن زن جوان آغاز شد و مأموران در نخستین گام از بررسیها به بازبینی فیلمهای دوربین مداربسته در نزدیکی خانه پدری فریبا پرداختند و دریافتند فریبا سوار بر خودروی همسر سابقش از خانه خارج شده است.
با بررسی فیلم دوربین مداربسته، مأموران به تحقیق محلی پرداختند. یکی از کسبه محل به مأموران گفت: ما شنیده بودیم فریبا و خسرو از هم جدا شدهاند اما تقریباً هفتهای چند روز خسرو به دنبال فریبا میآمد و با هم بیرون میرفتند.
یکی دیگر از مغازهداران محل نیز گفت: مدتی است در محل پشت سر فریبا حرفهای بدی میزنند اما من چیز بدی از او ندیدهام و فقط دیدهام سوار خودروی خسرو بیرون میرود.
وقتی مأموران به ردیابی گوشی موبایل زن مطلقه پرداختند، دریافتند گوشی موبایل وی آخرین بار در محدوده فیروزکوه آنتندهی داشته است. به این ترتیب همسر سابق فریبا بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت.
دروغگوییهای مرد جوان
خسرو که سعی داشت با دروغگوییهایش مسیر رسیدگی به پرونده را به بیراهه بکشاند سرانجام لب به اعتراف گشود و به قتل همسر سابقش اعتراف کرد.
وی گفت: ۳ ماه قبل و بعد از ۱۵ سال زندگی مشترک به خاطر دخالتهای پدر و مادر همسرم از فریبا جدا شدم، اما عاشق او بودم و هنوز او را دوست داشتم. در طول ۳ ماه بارها به دنبالش رفتم تا بتوانم او را راضی کنم به خاطر ۲ دخترمان دوباره سر زندگیاش برگردد. در این مدت از بچههای محل حرفهای نامربوطی درباره فریبا شنیده بودم. آنها میگفتند مدتی است فریبا با پسر جوانی به نام حامد دوست شده است، اما من به حرفهای آنها اهمیتی ندادم.
اعتراف به جنایت
وی در تشریح جزئیات قتل گفت: آخرین بار دنبال فریبا رفتم و با هم به فیروزکوه رفتیم و در آنجا مشروب خوردیم. حال فریبا بد شد و از حال رفت. من همان موقع گوشی موبایلش را برداشتم و آن را بررسی کردم. میخواستم مطمئن شوم او با کسی در ارتباط نیست اما چون رمز گوشی را نداشتم نتوانستم آن را باز کنم. من حافظه گوشی را از تلفن فریبا خارج کردم و آن را در گوشی خودم گذاشتم و با فیلمی روبهرو شدم که زندگیام سیاه شد.
متهم ادامه داد: فریبا از رابطه خودش و حامد فیلم سیاه گرفته بود. من که از دیدن فیلم به شدت عصبانی شده بودم با چاقویی که در ماشینم داشتم چند ضربه به گردن و پهلوی فریبا زدم. وقتی مطمئن شدم او جان سپرده است، جسدش را به حاشیه تهران بردم و آن را دفن کردم.
جنازه خوردهشده فریبا
به دنبال اعترافات این مرد و با نشانیهایی که وی به پلیس داده بود، بقایای جسد زن جوان در حالی کشف شد که بخشهایی از آن توسط حیوانات خورده شده بود.
جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و با آزمایش DNA از ۲ دختر قربانی مشخص شد جسد متعلق به فریبا است.
به این ترتیب پدر و مادر فریبا برای داماد سابقشان درخواست قصاص کردند.
مادر فریبا گفت: داماد سابقمان در ۱۵ سالی که با فریبا زندگی کرد، ما را اذیت میکرد. او اعتیاد داشت و بیکار بود. آخر هم با بیرحمی دخترم را کشت. او بعد از قتل ۲ روز به خانهمان آمد و همراه پسرم دنبال فریبا گشت تا پلیس را گمراه کند. ما از خون دخترمان نمیگذریم و او باید قصاص شود.
با افشای حقیقت، برای خسرو کیفرخواست صادر و پروندهاش برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
وی قرار است به زودی از خود دفاع کند.