او در مصاحبهاش با مجله ووگ در این باره گفت: "آنها در اولین آنژیوگرافیشان از عروق مغز از من اشتباه کردند و فکر کردند که من دارم تظاهر میکنم.»
به گفته او فقط هنگامی که دوست صمیمیاش پزشکان را متقاعد کرد که برای دومین او را آنژیوگرافی کنند، آنها متوجه شدند که او در مغزش خونریزی داشته است.
او گفت: "سرخرگ مهرهای من پاره شده بود. اگر آنها مرا به خانه میفرستادند، میمردم."
تجربه استون با پزشکانش را معمولا «گسلایتینگ درمانی یا پزشکی» (medical gaslighting) مینامند.
این اصطلاح هنگامی به کار برده میشود که پزشکان باعث میشوند بیماران متقاعد شوند علائمشان واقعی نیست و به اصطلاح منشا روانی دارد. این پدیده اغلب میتواند به تشخیص دیرهنگام بیماری یا درمان نادرست آن منجر شود.
«گسلایتینگ درمانی» در سیاهپوستان، بیماران چاق و در زنان شایعتر است.
استون دراین مصاحبه گفت فکر میکند رخ دادن این حادثه برای او تاحد زیادی مربوط به زن بودن او بوده است.
او گفت: "چیزی که از این تجربه یاد گرفتم این است که محیطهای درمانی صدای بیماران زن کمتر شنیده میشود، به ویژه هنگامی که پزشک زن وجود نداشته باشد.»
استون که در ابتدا برایش احتمال فقط یک درصد زنده ماندن پس از عمل مغزی قائل شده بودند، با روشی به نام «کویلینگ اندوواسکولاٰر» (endovascular coiling) نجات پیدا کرد.
با این حال، او مشکلات فراوانی در دوران نقاهت از سکته مغزی داشت و با لکنت زبان، مشکلات در راه رفتن و دورههای افسردگی مقابله کرد.
او گفت: «او در طول چند سال اول دوران نقاهتش احساس میکرد گویی مشت خورده است.»
او از دوستان دیگر هنرپیشهاش مثل مایکل جی فاکس، که خودش به صراحت در مورد نبردش با بیماری پارکینسون صحبت کرده است، برای حمایت و انگیزه دادن به او در طول این دوران سخت تشکر کرد.