اکنون وقتی پسرم سخن از ازدواج با او را برزبان میراند، همه وجودم میلرزد، چراکه میدانم این ازدواج فقط یک عاشقی هوس آلود است و فرجامی نخواهد داشت، اماای کاش …
با «محمد» ازدواج کردم با آن که هنوز دختری نوجوان بودم، اما همه سختیهای زندگی مشترک را به جان خریدم تا پایههای یک زندگی عاشقانه را مستحکمتر کنم. آن زمان شوهرم شاگرد مغازهای در هسته مرکزی شهر بود و اوضاع مالی خوبی نداشت.
یک روز وقتی به طور اتفاقی زودتر از همیشه به خانه بازگشتم، ناگهان چند دختر و پسر جوان را در کنار شوهرم دیدم که به طور زنندهای مشغول خوش گذرانی بودند.
بررسیهای پلیس با دستگیری مرد ۴۰ ساله نشان داد که او هویت واقعی خود را پنهان کرده و با تصاویر دروغین، دختر ۱۶ ساله را فریب داده است.
زن جوانی به شعبه هفتم دادسرای امور جنایی تهران رفت و از مدیر شرکت بازرگانی شکایت کرد.
دختر نوجوانی با بیان این که اگر پدرم در جریان ماجرا قرار بگیرد، مرا زنده نمیگذارد، سرگذشت خود را برای مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری نجفی مشهد تشریح کرد.
پسری جوان که دختری دانشاموز را از طریق اپلیکیشن شاد اغفال کرده و تصاویر خصوصی او را به دست آورده بود، دستگیر شد.
چند روز قبل زنی به دادسرای جنایی تهران رفت و خبر از گمشدن دختر ۱۴سالهاش داد.