رسیدگی به این پرونده با شکایت مرد جوانی به نام محسن آغاز شد. وی که به پلیس آگاهی رفته بود از همسرش به نام ناهید شکایت کرد.
وی در تشریح شکایتش گفت: مدتی بود به رابطه پنهانی همسرم با یک مرد غریبه مشکوک شده بودم تا اینکه یک روز از او خواستم تا حقیقت را به من بگوید. همسرم در حالی که اشک میریخت گفت مدتی است عذاب وجدان دارد. او مدعی شد با شوهر خواهرم ، سینا رابطه پنهانی داشته و او همسرم را فریب داده و چند بار به تله شیطانی اش انداخته است.
با این شکایت زن جوان بازداشت شد و گفت: همسر خواهر شوهرم وی را فریب داده و به دام شیطانی کشانده است .
محاکمه سیاه
در ابتدای جلسه محسن گفت: من ۱۲ سال با ناهید زندگی کردم و صاحب دو فرزند هستم. مدتی بود رفتارهای همسرم عوض شده و احساس میکردم به افسردگی مبتلا شده است. تا اینکه از او خواستم حقیقت را به من بگوید. او با گریه گفت شوهر خواهرم او را آزار داده است. من حالا از همسرم و شوهرخواهرم شاکی هستم. همسرم حتی در این مدت باردار شده و سقط جنین کرده بود.
سپس ناهید در جایگاه متهم ایستاد و گفت: همسرم مرد تندخویی بود. او تعصبات بیجا داشت. به همین خاطر از زندگی با او خسته شده بودم. یکبار در این باره با همسر خواهرشوهرم درد و دل کردم. تا اینکه او یک روز با من تماس گرفت و گفت در خانه مادرش تنهاست. او مرا به آنجا دعوت کرد و خواست آنجا با هم صحبت کنیم . اومی گفت قصد دارد با شوهرم صحبت کند تا رفتار بهتری با من داشته باشد.
این زن ادامه داد: من به آنجا رفتم و با او صحبت کردم اما او مرا آزار داد .بعد از این ماجرا تهدیدم کرد در اینباره با کسی حرفی نزنم.او چند بار دیگر هم مرا به کارگاهی در حاشیه ملارد می برد و آزار می داد. من از این وضعیت خسته شده و به افسردگی مبتلا شده بودم که واقعیت را به شوهرم گفتم.
سپس سینا در جایگاه متهم ایستاد و منکر آزار و اذیت زن جوان شد.
وی گفت: ناهید چندبار با من درد دل کرد و از بدرفتاری های همسرش به من گفت. من هم او را راهنمایی کردم اما هرگز با او رابطه ای برقرار نکردم و او را آزار ندادم. من اتهامم را قبول ندارم.
بنابراین گزارش؛ در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.